به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
هوای سرد، تابش آفتاب، اونهم بدون وزش باد در این روزها باعث شده که هوای تهران به شدت آلوده بشه. بعضی وقت ها که به آسمون نگاه می کنم دلم برای بچه های کوچیک که هیچ گناهی ندارند می سوزه. به آسمون که نگاه می کنی انگار می ترسی نفس بکشی!
اما مجبوری این آلودگی ها رو به درونی ترین قسمت های وجودت راه بدی! چون باید تنفس کنی، چون باید زنده بمونی.
یکی از بزرگان تعبیر خیلی زیبایی در این مورد دارن، ایشون می فرمایند که اگر از این سَر تهران تا اون سَر تهران بری، هرچه قدر هم که مراقب باشی باز هم گوشه و کنار لباست سیاه میشه، چون آلودگی از هوا به لباست منتقل میشه. زندگی هم همین طوره.
اگر انسان در محیطی زندگی کنه که اطرافیان و محیطش آلوده باشند، فکرهای مسموم، اعمال ناشایست، ظاهرهای نامناسب و... دور و بَرش رو گرفته باشند، هر چه قدر هم مراقبت کنه باز هم تاثیر می گیره، اما اگر برعکس محیطی رو انتخاب کنه که اطرافیانش از خودش بهتر و پاک تر باشند، می تونه امیدوار باشه که از اون افراد رنگ و بو بگیره و پیشرفت کنه. البته همیشه استثناءاتی بوده که افرادی از دل یک جمع آلوده به هدایت رسیدند یا بر عکس با وجود داشتن دوستان خوب به انحراف کشیده شدند. به هر حال انسان موجود مختاره ولی شرایط محیطی معمولاً در تصمیم ها و عملکرد خیلی تاثیر دارند.
بی راه نیست که گفته اند: دوست خوبی که انسان رو متوجه خدا کنه یکی از بهترین سرمایه هاست. اما راه هایی هم هست که میشه هر از گاهی مِس وجود را به طلا تبدیل کرد. میشه بعضی وقت ها به گلزاری از بهشت پاگذاشت. میشه نوشته های بَدخط صفحه وجود رو پاک کرد.
یکی از راه های کوتاه برای این کار زیارت سیدالشهداعلیه السلام است مخصوصا از نزدیک! طبق روایات زمین کربلا گلزاری از بهشت است.
گلزاری که میشه نهال دلت رو در اون بکاری و بسپری به باغبون مهربون. اگر خداوند لطف کرد و قسمتتون شد، دوستان غدیریتون رو هم از دعای خیر فراموش نکنید. البته سعی کنید وقتی کنار ضریح مطهر سیدالشهدا رفتید اولین دعای شما تعجیل در فرج مولای پرده نشین باشه.