به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
فروتني - راه بزرگي
روزي حضرت عيسي علی نبینا و آله و علیه السلام با جمعي از حواريون خود دورهم نشسته بودند. حواريون با يكديگر گرم صحبت بودند. آن حضرت رو به حواريون كرد و فرمود: «از شما درخواستي دارم، اگر قول بدهيد كه به سخن من گوش دهيد، خواستهام را بيان كنم.»
حواريون نگاهي به يكديگر كردند. در نگاهشان تعجب و سؤال موج ميزد. شروع به صحبت و زمزمه كردند و بالآخره گفتند: «هر چه امر كني اطاعت ميكنيم.»
حضرت عيسي علی نبینا و آله و علیه السلام از جا حركت نمود و ظرف آبي آورد و از حواريون خواست كه پاهايشان را در ظرف آب بگذارند تا حضرت پايشان را بشويد.
حواريون احساس ناراحتي و شرم ميكردند. ولي چون قول داده بودند، تسليم شدند. حضرت پاي همهي آنها را شست. وقتي كار به انتها رسيد، حواريون گفتند:
«شما معلم ما هستيد و نبايد پاهاي ما را ميشستيد، بلكه ما بايد پاي شما را بشوييم.»
آن حضرت فرمود: «اين كار را كردم تا به شما نشان دهم كه از همهي مردم سزاوارتر به اينكه خدمت مردم را انجام دهد، شخص عالم است. اين كار را كردم تا تواضع كرده باشم و شما درس تواضع را فرا گيريد و آنگاه كه بعد از من عهدهدار تعليم و راهنمايي مردم ميشويد، راه و روش خود را تواضع و خدمت به آنان قرار دهيد. حكمت در بستر تواضع رشد ميكند نه در بستر تكبر، آنچنان كه گياه در زمين نرم ميرويد نه در زمين سخت كوهستان.» (داستان راستان، ج ۱ به نقل از وسائل الشيعه، ج ۲، ص ۴۵۷)
آيا به درختان پر بار نگاه كردهايد؟ درختاني كه ثمر آنها زياد است و ميوههاي بيشتري دارند، شاخههايشان بيشتر خم است و سوي زمين كشيده ميشوند. انسانی هم که بزرگتر است، تواضعش بيشتر است.

تواضع يعني كوچكي كردن، فروتني نمودن و البته كوچكي كردن براي كسيكه كوچك و خوار است، چندان کار دشواری نيست. اگر کسیکه از شأن و مقامي برخوردار است، کوچکی و تواضع کند، کاری بزرگ انجام داده است. وقتي انسان موقعيتهاي مختلف علمي، اجتماعي، تخصصي و... پيدا ميكند و خود را برتر از برخي ميبيند، زمينهي تكبر و غرور در او فراهم ميآيد. اگر بتواند در اين جایگاه در نزد ديگران فروتنی نمايد، خود را به تواضع آراسته است.
براي آنكه خود را در برابر بيماري تكبر و غرور حفظ كنيم، شايد راهي بهتر از تواضع و كوچكي نمودن نباشد. البته اين کوچکی و فروتنی اگر از سر صدق باشد و نه ريا در برابر مردم، آنگاه انسان را از کبر و غرور دور میکند و اين ممکن نمیشود مگر آنکه انسان با هر درجه و مقام و منزلتی که در نزد مردم دارد، به حقيقتِ خود توجه کند و ببيند که اگر لطف و اکرام خداوند نسبت به او برداشته شود، دوباره همان بندهي فقير و ذليل و خوار خواهدبود. آنگاه میتواند به راستی تواضع کند. در روايات حد تواضع را چنين معرفي نمودهاند كه: آن گونه كه دوست داريم با ما رفتار كنند با ديگران رفتار كنيم و يا آن که: شخص متواضع در سلام كردن سبقت ميگيرد. دوست ندارد مدح او را بگويند و اهل جدال و به رخ كشيدن تواناييهايش نيست. در پايين مجلس مينشيند و...
پيامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمودند: «اي اباذر، هر كه قادر باشد لباس فاخر بپوشد ولي بهخاطر تواضع آن را كنار بگذارد، خداوند او را لباس كرامت ميپوشاند. اي اباذر، خوشا به حال كسي كه تواضع ميكند و بدون آنكه نيازي داشته باشد، نفس خود را خوار ميكند و مال خود را انفاق مينمايد و به مسكين و ذليل ترحم ميكند. خداوند چنين فردي را عزيز و بزرگ مي گرداند.» (بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۹۲، ح ۲.)
به راستي اگر به دنبال بزرگيِ حقيقي هستيم و ميخواهيم عظمت و ارزش پيدا كنيم، تواضع و كوچكي كردن راه خوبي است. با كوچكي كردن نزد خداوند و نزد مردم به بزرگي ميرسيم.
معاويهبن عمار از حضرت صادق علیهالسلام نقل ميکند كه ايشان فرمودند: «به راستي در آسمان دو فرشتهاند كه بر بنده گماشته شدهاند، هر كه براي خدا تواضع كند او را بالا برند و هر كه تكبر كند او را پست كنند.» (اصول كافي مترجم، ج ۳، ص ۱۸۵، ح ۲)
همان طور که گفتيم بايد به حقيقت خود را كوچك بدانيم تا بتوانيم كوچكي كنيم و گرنه به ظاهر تواضع نمودن چنين ارزش و اثري را به دنبال نخواهد داشت. آنچنانكه حضرت عيسي علی نبینا و آله و علیه السلام به واقع خود را كوچك دانستند كه توانستند دست به چنين عملي بزنند.

|