به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
آتشي در سينه افروخته دارم كه مَپرس
شور عشقي به سر اوفتاده دارم كه مَپرس
اربعين حسين عليه السلام، ميقاتي است كه زائرانش غسل كرده اند به اشك و احرام بسته اند به جامه هاي سياه به رسم عزا!
طوافي كه كعبه اش شش گوشه دارد و سعيي كه هر كوهش حرمي است و نامش بين الحرمين...
زمزم كه نه! تربتش شفاست به جاي آب!!
آن جا آب، ديگر محبوب نيست كه چونان غريبه ايست بي كس و كار!
مشعرش صحرائيست رنگين به رنگ خون...
خلاصه كارزاريست بي مثال. همايشي است بي بديل و قراري است براي بي قراران...
نمي دانم كه راهي هستيد يا نه!؟ پياده مي رويد يا سواره!؟ اما هر كداممان، هر كجا كه هستيم اگر توفيق نداريم كه پا به پاي زائرانش زيارت رويم، دست كم با بال خيال كه مي توانيم پرواز كنيم. كافيست لحظه اي اراده كنيم تا كنار ضريحش باشيم.
اگر رفتيم به هر شكل، دعا براي امام غريبمان فراموشمان نخواهد شد...
اللهم ارزقنا زيارة قبر الحسين في الدنيا و شفاعة الحسين في الآخرة
شما را به مطالعه مجله چهل ودوم دعوت می نماییم.
|