• خطابه‌ی غدیر
        • معرفی خطابه
        • مقدمه
        • متن و قرائت
        • ویکی خطابه
        • مقالات پژوهشی
        • کتابخانه غدیر
        • شرح صوتی
        • درس هایی از خطابه
        • درس های صوتی خطابه
        • ترجمه منظوم
        • کتاب سروش آفتاب
        • برکه بی ساحل
      • خطبه‌ی فدک
        • معرفی خطبه‌ی فدک
        • مقدمه شکوه یاس
        • متن و قرائت
        • مباحث جامع فدک
        • ویکی خطبه‌ی فدک
        • شرح صوتی
        • ملحقات خطبه‌ی فدک
        • لغات ملحقات
        • لغات خطبه
        • شکوه یاس دیجیتال
      • آزمون حفظ
        • آیین نامه
        • ثبت‌نام آزمون خطابه‌ی غدیر
        • ثبت‌نام آزمون خطبه‌ی فدک
        • تاریخ برگزاری دوره‌های مختلف
        • نفرات برتر غدیر
        • نفرات برتر فدک
      • مجله 1841
        • معرفی مجله
        • آرشیو مجلات
        • آرشیو موضوعی مجلات
        • عضویت در مجله
        • اسامی برندگان مجله
        • دسترسی به آخرین شماره
      • آکادمی غدیر و فدک
      • سایر
        • نرم‌افزار موبایل
        • پرسش و پاسخ
          • ارسال سوالات اعتقادی
          • نحوه تبلیغ خطابه
          • نحوه نذر خطابه‌ی غدیر
          • آرشیو سوالات
        • مسابقات آنلاین
          • مسابقات آنلاین 1841
          • مسابقات کتاب‌خوانی
          • اسامی برندگان
          • آرشیو مسابقات
        • فرزندان غدیری
          • مسابقه حفظ سلام زیارت
          • کتاب قصه دیجیتال
          • شگفتی‌های آفرینش
          • رنگ آمیزی
          • جدول کلمات
          • نامه‌ای به پدر مهریان
          • کاردستی
          • معرفی سوره‌های قرآن
          • شعر
        • نوا و نما
          • گالری تصاویر
          • سخنرانی با موضوعات مختلف
          • سرود‌های استودیویی
          • آرشیو پخش زنده
          • کلیپ‌های ویدیویی
        • باشگاه مبلغان
          • باشگاه مبلغان
          • محتوایی برای یک جشن
          • آرشیو مطالب روزانه
          • ویژه‌نامه
          • گالری آداب مهمانی
          • گالری روزشمار غدیر
    • خطابه‌ی غدیر
      • معرفی خطابه
      • مقدمه
      • متن و قرائت
      • ویکی خطابه
      • مقالات پژوهشی
      • کتابخانه غدیر
      • شرح صوتی
      • درس هایی از خطابه
      • درس های صوتی خطابه
      • ترجمه منظوم
      • کتاب سروش آفتاب
      • برکه بی ساحل
    • خطبه‌ی فدک
      • معرفی خطبه‌ی فدک
      • مقدمه شکوه یاس
      • متن و قرائت
      • مباحث جامع فدک
      • ویکی خطبه‌ی فدک
      • شرح صوتی
      • ملحقات خطبه‌ی فدک
      • لغات ملحقات
      • لغات خطبه
      • شکوه یاس دیجیتال
    • آزمون حفظ
      • آیین نامه
      • ثبت‌نام آزمون خطابه‌ی غدیر
      • ثبت‌نام آزمون خطبه‌ی فدک
      • تاریخ برگزاری دوره‌های مختلف
      • نفرات برتر غدیر
      • نفرات برتر فدک
    • مجله الکترونیک 1841
      • معرفی مجله
      • آرشیو مجلات
      • آرشیو موضوعی مجلات
      • عضویت در مجله
      • اسامی برندگان مجله
      • دسترسی به آخرین شماره
    • پرسش و پاسخ
      • ارسال سوالات اعتقادی
      • نحوه تبلیغ خطابه
      • نحوه نذر خطابه‌ی غدیر
      • آرشیو سوالات
    • مسابقات آنلاین
      • مسابقات آنلاین 1841
      • مسابقات کتاب‌خوانی
      • اسامی برندگان
      • آرشیو مسابقات
    • فرزندان غدیری
      • مسابقه حفظ سلام زیارت
      • کتاب قصه دیجیتال
      • شگفتی‌های آفرینش
      • رنگ آمیزی
      • جدول کلمات
      • نامه‌ای به پدر مهریان
      • کاردستی
      • معرفی سوره‌های قرآن
      • شعر
    • نوا و نما
      • گالری تصاویر
      • سخنرانی با موضوعات مختلف
      • سرود‌های استودیویی
      • آرشیو پخش زنده
      • کلیپ‌های ویدیویی
    • باشگاه مبلغان
      • باشگاه مبلغان
      • محتوایی برای یک جشن
      • آرشیو مطالب روزانه
      • ویژه‌نامه
      • گالری آداب مهمانی
      • گالری روزشمار غدیر
    • آکادمی غدیر و فدک
    • نرم افزار موبایل
    • خطابه‌ی غدیر
    • خطبه‌ی فدک
    • آزمون حفظ
    • مجله ۱۸۴۱
    • پرسش و پاسخ
    • باشگاه مُبلغان
    • مسابقات آنلاین
    • فرزندان غدیری
    • نوا و نما
    • فروشگاه آنلاین
    • نرم افزار
    • معرفی خطبه‌ی فدک
      این معرفی به صورت مختصر..
    • مقدمه‌ شکوه یاس
      1
    • متن‌وقرائت
      متن خطابه ی فدک به زبان های مختلف
    • مبحث جامع فدک
      مقالات فدکیه
      دسترســــــی کامل به  مطالب مرتبط با فدک  و خـــــطابه
    • ویکی خطبه‌ی فدک
      .
    • شرح صوتی
      .
    • ملحقات خطبه‌ی فدک
      .
    • لغات ملحقات
      1
    • لغات خطبه
      1
    • شکوه‌یاس دیجیتالی
      شکوه یاس
      کتاب دیجیتال شکوه یاس
    خطبه‌ی فدک » معرفی در سه حلقه دین

    فهرست


    معرفی خطبه‌ی فدک
    • کیفیّت سخنرانی حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ
    • أموال پیامبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ
    • کیفیّت فتح فدک
    • کیفیّت ایراد خطبه‌ی فدک
    • فدک ارثیه حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ
    ​اعتقادات در خطبه‌ی فدک
    • توحید رأس اعتقادات
    • حمد الاهی در هر شرایطی
    • شهادت به سه توحید
    • خلقت پیامبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِه و نُبوّت ایشان
    • خصوصیات امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ
    • بی‌وفایی نسبت به فرمایشات پیامبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ
    ​احکام در خطبه‌ی فدک
    • معیت قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام
    • نگاهی به برخی از احکام در خطبه‌ی فدک
    ​اخلاق در خطبه‌ی فدک
    • حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ وارث اخلاق پیامبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ
    • أدب حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ در مصیبت
    • أدب حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ در بیان وفات پیامبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ
    • تذکّر به مردم برای هدایت ایشان
    • بیان اخلاقیّات پیامبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ
    • ظلم به پیامبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ با بی احترامی به حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ
    • اخلاق امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ: سخت کوشی در راه خداوند متعال
    • بی‌وفایی، از پست‌ترین بی اخلاقی‌ها
    ​اخلاق در خطبه‌ی فدک- قسمت دوم
    • عدم شکر گزاری از مصادیق بی‌وفایی
    • رنگ عوض کردن و نداشتن ثبات، از مصادیق بی‌وفایی
    • فراموشی تذکّرات و وصایای پیامبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ
    • فریبکاری از مصادیق بی‌وفایی
    • هرگونه عمل نماییم نتیجه‌ی آن را خواهیم دید

    معرفی خطبه‌ی فدک در سه حلقه‌ی دین


    به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز

    معرفی خطبه‌ی فدک

    کیفیّت سخنرانی حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ

     اولین نکته در معرفی خطبه‌ی فدک حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ این است این خطبه اولین دفاعیّه‌ی رسمی و نیمه عمومی از خطابه‌ی غدیر است. زمان بر قراری این خطبه توسط فرزندِ حضرت رسول گرامی اسلام صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ تقریباً ده تا سی روز بعد از رحلت ایشان اتفاق افتاده است. حضرت رسول صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ هفتاد روز قبل از شهادت‌شان در غدیر خُم یک سخنرانی برای بیش از صدوسی‌ هزار نفر را ایراد فرمودند. یعنی ایشان بعد از حجة‌الوادع با حاجیان به منطقه جحفه تشریف بردند و در روز دوشنبه‌ هجده ذی‌الحجة سخنرانی کردند.
    مستمعین و مخاطبین سخنرانی حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ نیز عبارت بودند از هیئت حاکمه‌ای که به جای حضور در غسل و تکفین و تدفین و نماز پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ توسط امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ، سلمان، أباذر و نزدیکان ایشان، رفتند در سقیفه‌ بنی ساعده مجلس تشکیل دادند و برای پیامبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ خلیفه تعیین کردند! که ابتدا ابوبکر به مدّت دو سال و چند ماه و بعد عُمربن خطاب برای حدود دوازده سال و سپس عثمان حکومت کردند و این در حالتی بود ‌که پیامبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ از روز اول بعثت‌شان تا پایان عمر شریف‌شان مخصوصاً در روز غدیر خُم برای حاجیانی که از سرزمین‌های مختلف جهت انجام مناسک حج آمده بودند، مفصل در مورد فضائل و مناقب و جای‌نشینی امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ صحبت کرده‌ بودند.

    حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ چند روز پس از شهادت پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ به همراه عدّه‌ای از زنان قریش و خدمت‌گزاران‌شان به مسجد تشریف آوردند و بین ایشان و مردان پرده‌ای آویخته شد و ایشان اقدام به ایراد سخنرانی کردند برای افرادی که عمدتاً هیئت حاکم و دولت غاصب آن روز و جمعی از مهاجرین و انصار بودند. خطبه‌ی فدک دارای جامعیّت است و موضوع اصلی صحبت حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ اعتراض به غصب فدکی بود که پیغمبر اکرم به دستور خدای متعال و آیه‌

    فَآتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّه [1]

    به ایشان بخشیده بودند. امّا بعد از رحلت پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ، هیئت حاکمه غاصب فدک را مصادره کردند و کارگزار حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ را از فدک بیرون رانده و نماینده‌ی خودشان را آن‌جا قرار دادند. حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ به این موضوع اعتراض کردند و صحبت‌هایی رَد و بَدل شد و زمانی که مقبول نشد تا فدک را بَرگردانند، حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ با جمعی از زنان اطراف‌شان وارد مسجد پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ شدند و به غصب فدک اعتراض نمودند. ولی اعتراض ایشان به نحوی بود که با گذشت چهارده قرن از آن واقعه، خود خطبه‌ی فدک یک دوره اسلام شناسی کامل است.
    خطبه‌ی فدک یادگار بضعه‌ی حضرت رسول صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ می‌باشد.[2]
    خطبه‌ی فدک ابراز علاقه‌ی حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ به دین، به توحید و به مسائل اسلامی است.
    خطبه‌ی فدک احساس وظیفه‌ی شرعی حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ می‌باشد که بعد از رحلت پدر بزرگوارشان، حضرت محمّد مصطفی صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ بتوانند انجام وظیفه کنند.
    خطبه‌ی فدک حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ به موازات خطابه‌ی غدیر پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ در هفتاد روز پیش از رحلت‌ و شهادت‌شان و هشتاد یا صد روز پیش از ایراد خطبه‌ی فدک بوده است.
    خطبه‌ی فدک اتمام حجت حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ تنها دختر و یادگار پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ می‌باشد.
    حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ در خطبه‌ی فدک یک دوره‌ی مختصر اخلاق و بسیاری از نکات اعتقادی و برخی از احکام را تذکّر داده‌اند. یکی از مهم‌ترین مسائل دین، اجتماع و انسان‌ها اخلاق است و انسان با رونمای اخلاق با مردم بَرخورد می‌کند. اخلاق یعنی آن‌چه انسان رفتار می‌کند با خدا، با دیگرانِ از بستگان و غیره.... بنابراین رفتار و کردار انسان را در دین، اخلاق می‌گویند.
    دین از سه حلقه‌ی اعتقادات، اخلاق و احکام تشکیل شده است. حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ ده تا سی‌ روز بعد از رحلت پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ، برای کسانی که بدون توجّه به سخنان پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ، غصب خلافت کرده و حکومت تشکیل داده بودند به ایراد سخنرانی پرداختند. با رعایت تمام اخلاق که ایشان آیینه‌ی اخلاق پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ بودند. در روایتی که شیعه و اهل‌تسنن نقل کرده‌اند آمده است:

    فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّه‏[3]

    فاطمه پاره‌ی تَن من است. این پاره‌ی تَن یعنی جزئی از وجود من و مثلِ من است. به عبارتی یعنی هر چه من ارزش دارم، ایشان نیز ارزش دارد.
    یکی از القاب حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ بِضعه یا بَضعه رسول خدا صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ بودن، است.[4] تعبیر برخی از مراجع تقلید در رابطه‌ی با واژه‌ی "بِضعه" این است که شخصیّت حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ عین شخصیّت پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ است.

    أموال پیامبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ

    هنگامی پیامبر گرامی اسلام صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ از دنیا رفتند، چند چیز را باقی گذاشتند:
    اول: اولادشان که حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ بودند به همراه داماد‌ و چهار نوه‌ی ایشان که حسنین علیهماالسلام و زینبین سلام‌الله‌علیهما بودند.
    دوم: قرآن و در واقع آن قرآنی را که امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ در طول بیست‌وسه سال با إملاء پیامبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ به کتابت و نوشته دَر آورده بودند و بسیاری از مطالب را در ذیل آیات از قول ایشان نقل فرموده‌ بودند. یعنی قرآنی که همراه با تفسیر و توضیحات پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ بود.
    سوم: أموالی بود که حضرت رسول صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ از خودشان به جا گذاشتند و ما در این‌جا فقط برخی اصطلاحات آن‌ها را به اختصار عرض می‌کنیم: فیء، أنفال، خُمس و أموال شخصی ایشان.
    ممکن است که سؤال شود مگر پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ أموالی هم داشته‌اند؟ ایشان که در مهاجرت از مکّه به مدینه، أموالی با خود نیاورده بودند؟! در پاسخ می‌گوییم: بله، ایشان أموالی از مکّه به همراه خویش نیاوردند امّا در ورود به مدینه، انصار که قبلاً به پیامبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ ایمان آورده و ایشان را به مدینه دعوت کرده‌ بودند،‌ أموال بسیاری از جمله خانه، مغازه، بازار، زمین و باغ را به تملیک ایشان دَر آوردند.
    مثلاً در هنگام مهاجرت ایشان از مکّه به مدینه و قبل از ورود به شهر، ایشان مدّتی را در محلی به نام قبا ساکن شدند تا امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ به همراه حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ و نیز گروهی از فاطمیّات برسند و با هم وارد شهر مدینه شوند. در مدّت زمان چند روزه‌ی حضور ایشان در قبا، یکی از افرادی که خدمت ایشان رسید شخص یهودی خیلی باسوادی بود به نام مخریق؛ وی در أثر سؤالاتی که از پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ پرسید و پاسخ‌هایی که شنید، مسلمان شد و بعد از ورود حضرت به مدینه،‌ جزء نزدیکان ایشان شد. در روایات نیز آمده است که حضرت در مورد او فرموده‌اند:

    مخيريق خير يهود [5]

    یعنی او بهترینِ یهود بود. دوستان عزیز! به عنوان نمونه همین آقایِ مخریق در زمان جنگ بَدر به خدمت پیامبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ حاضر شد و اجازه گرفت که در جنگ شرکت کند و از تواریخ بدست می‌آید که بسیار ثروت‌مند بوده و ظاهراً فرزندی هم نداشته است. از جمله أموال این شخص حوائط سبعه به معنی هفت باغی که دارای دیوار و حصار است، بود که او این هفت باغ بسیار ارزشمند را به شخص پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ بخشید و لذا حوائط سبعه مالِ شخصی ایشان شد.[6] البته پیامبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ برخی از آن‌ها را به فقرا بخشید امّا تعدادی از آ‌ن‌ها هم برای خود ایشان ماند که بعداز وفات‌شان باید به عنوان ارث در اختیار حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ قرار می‌گرفت. لیست دارائی‌های پیامبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ در منابع اهل‌تسنن و شیعه آمده است، البته در طول تاریخ شیعیان کم‌تر به این موضوع پرداخته‌اند. بنابراین رسول اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ در زمانی که از دنیا رفتند أموال فراوانی داشتند.
    از طرفی پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ در سال ششم یا هفتم هجری‌قمری بعد از جنگی که با یهودیان خیبر انجام دادند و آن‌ها مغلوب و قلعه خیبر فتح شد‌ حضرت دستور دادند که لشگر اسلام، یهودیان متعصب منطقه‌ای بسیار حاصل‌خیز به نام فدک که آن‌ طرف خیبر و ما بین مکّه و مدینه قرار داشت را به اسلام دعوت کنند. روایات مختلفی در این زمینه هست، در یک روایتی این طور آمده که در نیمه شبی پیامبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ و امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ و چند نفر معدودی تشریف می‌برند به پایین حصار فدک و حضرت به امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ می‌فرمایند: یا علی! بر روی دوش من بالا برو و روی حصار فدک رفته و أذان بگو؛ امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ عرض کردند که این جسارت است و شما روی دوش من بایستید. _این گفتگو در متن روایات وجود دارد_ خلاصه پیامبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ أمر کردند که امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ به روی دست و دوش ایشان رفته و در بالای حصار فدک قرار بگیرند. با ندای چهارمین الله‌ أکبر امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ، بزرگان قلعه فدک به تصور این‌که لشکریان اسلام آمده‌اند برای فتح فدک بعد از قلعه‌ی خیبر، تصمیم می‌گیرند تا به نزد پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ برای مصالحه بروند و قرار می گذارند که نیمی از فدک برای خودشان و نیم دیگر برای پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ باشد و حضرت قبول می‌کنند.[7]

    کیفیّت فتح فدک

    خداوند نیز در آیه‌ی ششم سوره‌ی حشر می‌فرماید:

    وَ ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى‏ رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَ لا رِكابٍ وَ لكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلى‏ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدير [8]

    لذا فدک بدون جنگ و خونریزی برای پیامبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ و مالِ شخصی ایشان شد و حضرت نماینده‌ای برای امور آن تعیین فرمودند. البته یهودیان عرض کردند که کارهای زراعی و باغ‌داری فدک با خود ما باشد و ما بابت آن نیمی از درآمدش را به شما تقدیم نماییم که خیلی هنگفت بود و بین هفتاد تا دویست‌وچهل هزار دینار در سال نقل کرد‌ه‌اند. بعد از این واقعه آیه‌ای بر پیامبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ نازل شد:

    فَآتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّه [9]

    به خویشاوند خودت حقّ‌شان را بده

    پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ با این‌که می‌دانستند امّا برای این‌که در تاریخ بماند از برادرش جبرئیل عَلَیهِ‌السَّلَامُ پرسیدند: منظور خداوند از این "ذَا الْقُرْبى" کیست؟ جبرئیل عَلَیهِ‌السَّلَامُ عرض کرد: فاطمه عَلَیهِاالسَّلَامُ و خانواده‌ی ایشان؛ پس پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ را صدا کردند و در برخی روایات به منزل ایشان رفتند و فرمودند: خداوند دستور داده است تا فدک را که مِلک شخصی خودم است را به شما تملیک نمایم. سپس بعد از صحبت‌هایی قرار بَر این شد که دَرآمد فدک برای حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ باشد و روایاتی در منابع شیعی و اهل‌تسنن هست مبنی بر این‌که این سه سال تا رحلت پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ، حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ درآمد فدک را دریافت کرده و مقداری از آن را برای زندگی شخصی خویش و باقی را خرج فقرا می‌نمودند.
    بعد هنگامی که پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ از دنیا رفتند، هنوز مراسم تدفین ایشان تمام نشده بود که ابوبکر دستور داد که نماینده‌ی حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ را از فدک بیرون کنند. پیامبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ نوشته‌ای داده‌ بودند که این فدک مالِ شخصی من است و من آن را طبق دستور خدای متعال به حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ بخشیده‌ام و لذا بعد از اطلاع حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ از این‌که حاکم وقت یعنی ابوبکر ابی‌قحافه نماینده‌ی ایشان را از فدک بیرون کرده است با امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ مشورت نمودند. ایشان فرمودند که به نزد ابوبکر بروید زیرا که اخلاق او اندکی نرم‌تر است و شاید کار درست شود.
    حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ تشریف بردند به نزد ابوبکر و فرمودند: این فدکی که شما نماینده‌ی من را از آن بیرون کرده‌اید، مالِ شخصی من است و باید به من بَرگردانید. ابوبکر گفت: دلیل شما بَر این موضوع چیست؟ حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ‌فرمودند: علی _امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ_ و حسنین _علیهماالسلام_ و ام‌ إیمن شاهد هستند که پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ فدک را به من داده است، پس ایشان تشریف آوردند و شهادت دادند. امّا ابوبکر گفت: امّا علی _عَلَیهِ‌السَّلَامُ_ چون صاحب نفع است،‌ شهادتش قبول نیست! امّا ام إیمن نیز یک زن است و شهادت یک زن در اسلام قبول نیست. امّا حسنین _علیهماالسلام_ نیز به دلیل این‌که کودک هستند، شهادت‌شان مورد قبول نیست! خلاصه در نهایت ابوبکر پذیرفت و نامه‌ای _سندی_ نوشت مبنی بر این‌که فدک متعلق به حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ است و به ایشان داد.[10]
    قضیه را شنیده‌اید! به یک روایت عُمَر رسید به منزل ابوبکر[11] و دید که حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ تشریف دارند و خوشحال هستند، گفت: چه خبر است؟ ابوبکر گفت: ایشان اثبات کرد که فدک مالِ ایشان است و من سندی برای ایشان نوشته‌ام. یک روایت دیگری این است که عُمَر حضرت را در کوچه دیدند و سند فدک را در دست ایشان دید، پس از دست ایشان گرفته و آب دهان انداخت و پاره کرد که حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ خیلی ناراحت شدند.[12]

    کیفیّت ایراد خطبه‌ی فدک

    دقّت داشته باشید آقایان و بانوان! بعد از این ماجرا بود که حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ با عدّه‌ای از زنان قریش و اطرافیان‌شان بدون اعلام قبلی که من قصد سخنرانی دارم و می‌خواهم به مسجد بیایم، با داشتن چهار حجاب وارد مسجد شدند در حالی هیئت حاکمه غاصب و مهاجرین و انصار در مسجد حضور داشتند.

    حجاب اول: لاثَتْ خِمارَها عَلى رَأْسِها یعنی مقنعه‌ای بر سَر کردند.

    حجاب دوم: وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبابِها یعنی حجاب و پوشش سرتاسری داشتند.

    حجاب سوم: وَ اَقْبَلَتْ فى لُمَّةٍ مِنْ حَفَدَتِها وَ نِساءِ قَوْمِها یعنی در میانِ زنان دیگر قرار گرفتن.

    حجاب چهارم: فَنِيطَتْ دُونَها وَ دُونَ النّاسِ مُلاءَةٌ یعنی میان ایشان و مردان حاضر در مسجد پرده‌ای آویخته شد.

    سپس حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ در آن‌جا خطبه‌ای خواندند. حمد و ثنا الاهی کرده و از توحید گفتند. از خدمات پیامبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ فرمودند و به غصب حکومت امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ اشاره و از خدمات ایشان گفتند. بعد اعتراض کردند که این فدک ارثیه‌ی من است. توجّه داشته باشید! فدک هدیه بود که در عربی نِحله یا مُنحه می‌گویند امّا وقتی در حرکت اول، خلیفه‌ی دوم مخالفت کرد و سند را پاره نمود،‌ ایشان در سخنرانی‌شان دیگر نفرمودند که آن هدیه و کادوی من بود که پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ از مالِ شخصی‌ خویش به من داده است.
    از طرف دیگر تمام اهل‌تسنن و خلفای سگانه قبول داشتند که فدک مالِ شخصی پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ بود زیرا که طبق آیه قرآن، آن‌چه که بدون جنگ و خونریزی به دست بیاید جزو أموال شخصی ایشان است. بنابراین حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ فرمودند که فدک مالِ پدر من است و از ایشان به من ارث می‌رسد. یعنی وارث پدرم، من هستم! بعد آیاتی چند از قرآن کریم را در رابطه با ارث قرائت فرمودند و از این آیات همه فهمیدند که این ارث پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ است و باید به حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ برسد.

    فدک ارثیه حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ

    بعد حضرت با سخنرانی‌شان طوری جوّ را تغییر دادند که خلیفه‌ی اول و دوم مجبور شدند برنامه‌‌ی دیگری طراحی کنند و سخنان ایشان را ضمن این‌که تأیید کردند، رَد نمایند! حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ در خطبه‌ی فدک سه مطلب اساسی می‌فرمایند:
    اول: فدک مالِ شخصی پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ بوده است و باید به من برسد.
    دوم: آیات مرتبط با ارث را قرائت فرمودند.
    سوم: از سخنرانی ایشان همه متوجّه شدند که ایشان به دو موضوع اعتراض دارند یکی غصب فدک و دیگری غصب حکومتی که بعد از پیامبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ باید صد در صد در اختیار امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ قرار می‌گرفت.
    این دو مطلب آخر را تمام افراد حاضر در مسجد متوجّه شدند زیرا که برخی بعداً به خدمت ایشان آمده و عرض کردند: اگر ابالحسن _منظور امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ_ قبل از این با ما صحبت کرده‌ بود، ما با شخص دیگری بیعت نمی‌کردیم و با او بیعت کرده و از ایشان عدول نمی‌کردیم. لذا بعد از سخنرانی حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ، ابوبکر رفت سخنرانی کرد و خیلی به ایشان جسارت و توهین نمود، که در این هنگام ام سلمه سَرشان را از اتاق خویش بیرون آورده و این‌گونه فرمودند:

    أ لمثل فاطمة بنت رسول اللّه صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ يقال هذا القول‏؟ [13]

    آیا این حرف‌ها را برای مثل فاطمه _عَلَیهِاالسَّلَامُ_ دختر رسول خدا صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ می‌زنید؟ و حال آن‌که دست راست پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ برای او تشک و تکیه‌گاه بود و دست چپ ایشان لحافِ حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ بود و او را از سرما و گرما حفظ می‌کرد و او بهترین فرزند رسول خدا صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ است و همین‌طور مطالبی را فرمودند.
    بنابراین می‌توان برای خطبه‌ی فدک دو موضوع کلی بیان نمود: یکی بحث فدک و غصب آن و دیگری مقام امامت و خلافت و جای‌نشینی امیرالمؤمنین صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ نسبت به پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ.
    در انتها از تمام شیعیان و مستمعین خواهش می‌کنیم که این خطبه‌ی فدک را به عنوان یک کتاب درسی در خانواده‌ها و هیئات و مجالس مذهبی قرار دهند و علما و دانشمندان در تذکّرات‌ خویش به آن اشاره فرمایند تا مردم، خصوصاً بانوان گرامی که هم‌جنس حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ هستند، از متن خطبه‌ی فدک اطلاع پیدا کنند و در راه نشر آن تلاش نمایند.

    اعتقادات در خطبه‌ی فدک

    توحید رأس اعتقادات

    مضمون خطبه‌ی فدک حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ شامل سه اصل اسلام و کلّ ادیان است. اصل اول اعتقادات، اصل دوم اخلاق و اصل سوم مقداری از احکام عملی می‌باشد. بنا داریم در این چند دقیقه پیرامون اعتقادات در خطبه‌ی فدک صحبت کنیم. پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ در خطابه‌ی غدیر، اصول اعتقادات که شامل توحید و لازمه‌ی آن نُبوّت و امامت و همچنین عدل که لازمه‌ی آن معاد، روز قیامت و بهشت و جهنم است را به طور کامل بیان فرموده‌اند. حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ نیز به عنوان تأیید و دفاع از خطابه‌ی غدیر و ولایت امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ و نُبوّت پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ، کُلِّ اعتقادات را به طور خلاصه در خطبه‌ی فدک بیان فرموده‌اند.
    چند نکته که موجب تعجّب شما می‌شود! پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ در زمان ایراد خطابه‌ی غدیر شصت‌وسه سال داشتند و پدر بودند. این در حالی است که حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ حین سخنرانی در مسجد و ایراد خطبه‌ی فدک یک خانمِ دارای چهار فرزند و یک فرزند سقط شده و حدود هجده‌ سال سن بوده‌اند امّا به تبعیّت و شاگردی از پدرشان در ایراد خطبه‌ی فدک یک‌دوره‌ی کامل اعتقادات را فرموده‌اند. خوب است که این‌ مطلب را مخصوصاً جوانان بدانند که در رأس هرم اعتقادات، توحید و خداشناسی قرار دارد. حضرت رسول صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ در خطابه‌ی غدیر به بهترین وَجه در ضمن حدود صد جمله توحید اسلامی و توحید ادیان را بیان فرمود‌ه‌اند. مهم‌ترین مسئله‌ی بشر در رأس اعتقادت، شناخت خدای یگانه است که این خدای یگانه را پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ در ضمن آیات قرآن و گاهی به صورت خلاصه و فشرده به وحی الاهی در ضمن سوره‌ی حمد و توحید،‌ مخصوصاً سوره‌ی توحید فرموده‌اند.

    حمد الاهی در هر شرایطی

    حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ نیز در ابتدای خطبه‌ی فدک، با یک تابلو اعلام فرمودند که قصد دارند تا حمد خدا کنند. با این‌که تمام شنوندگان از هیئت حاکمه‌ی‌ غاصب و مهاجرین و انصار می‌دانستند که حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ در چه شرایط سختی قرار دارند، به ویژه داستان حمله به منزل‌ ایشان و سوزاندن دَر و سقط حضرت محسن عَلَیهِ‌السَّلَامُ و ظلمی که به امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ شده بود. امّا حضرت خطبه‌شان را با حمد خدای متعال و این جمله شروع کردند:

    اَبْتَدِءُ بِحَمْدِ مَنْ هُوَ اَوْلى بِالْحَمْدِ وَ الطَّوْلِ وَ الْمَجْدِ

    آغاز می‌کنم سخنان خودم را با ستایش خدایی که سزاوار ستایش است و نعمت بخش و ما هرچه نعمت داریم از اوست که مِهربان است

    سپس به صورت خیلی خلاصه نعمت‌هایی را که خداوند به بشر و هستی داده‌، ذکر کرده‌اند. اگر بخواهیم خیلی مختصر عرض کنیم باید بگوییم ایشان فرموده‌اند: «نعمت‌های خدا بی انتهاست و لذا ما باید حمد و ستایش بی‌نهایت داشته باشیم. بنابراین حمد می‌کنیم ولی باید بگوییم که این حمدهای ما نمی‌تواند حقِّ حمد خدا را بجا بیاورد.» بعد از این‌که به این شکل خدا را حمد نمودند، به سه توحید شهادت می‌دهند.

    شهادت به سه توحید

     یکی توحید عملی، دیگری توحید فطری و سومی توحید عقلی است؛ یعنی با سه جمله‌ی خلاصه فهماندند که انسان باید در أعمال خودش، مسلمان و موحّد باشد. حضرت این‌گونه می‌فرمایند:

    وَ اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ

    که با این عبارات در أذان و إقامه و نمازهای روزانه مرتب به توحید خدا و رسالت پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ شهادت می‌دهیم.

    كَلِمَةٌ جَعَلَ الاِخْلاصَ تَأْوِيلَها

    یعنی این "اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ" کلمه‌ای است که خداوند تجسم بیرونی و تحقق جسمی آن را إخلاص قرار داده است. معنی إخلاص این است که غیر از این‌که معتقدیم خدایی غیر از الله نیست، باید أعمال‌مان را نیز برای خدا انجام دهیم. یعنی اگر تبلیغ خطابه‌ی غدیر و فدک می‌کنیم، اگر سخنرانی می‌کنیم یا این‌که به فقرا کمک می‌کنیم، اگر هیئت تشکیل می‌دهیم یا مدرسه می‌سازیم و اگر به کربلا و حج می‌رویم، تمام این‌ها باید با إخلاص باشد. إخلاص یعنی خود را وارد میدان خلوص کنیم و أعمال‌مان را فقط برای رضایت خدا انجام دهیم. حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ برای توحید فطری می‌فرمایند:

    و ضَمَّنَ الْقُلُوبَ مَوْصُولَها

    خداوند در ضمن قلب‌ها قرار داده است، آن‌ معنایی که چسبیده به "لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ" است

    یعنی خداوند آن‌چه که به کلمه "لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ" چسبیده است را در تار و پود و لابه‌لای قلب‌ انسان‌ها قرار داده که همان توحید فطری است.

    وَ اَبانَ فِى الْفِكَرِ مَعْقُولَها

    و روشن کرده است در اندیشه‌ها، آن‌چه که از "لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ" قابل تعقل است

    آن‌که قابل تعقل می‌باشد مانند این‌که ما بگوییم:

    قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا [14]

    یا

    اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ * وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ [15]

    و یا بگوییم: چیزی به مانند خدا نیست!

    لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‏ء [16]

    خلقت پیامبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِه و نُبوّت ایشان

    سپس حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ می‌فرمایند خدا جهان را آفرید و قبل از این‌که جهان را بیافریند، پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ آفرید و ایشان را برای پیغمبری آفرینش ذخیره کرد. خیلی جملات عجیبی هستند! حضرت می‌فرمایند:

    اِخْتارَهُ قَبْلَ اَنْ يَجْتَبِلَهُ، وَ اصْطَفاهُ قَبْلَ اَنْ يَبْتَعِثَهُ، وَ سَمّاهُ قَبْلَ اَنْ يَسْتَنْجِبَهُ

    یعنی قبل از خلقت فیزیکی پیامبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ، برای ایشان نام گذاشت و قبل از آفرینش جهان، ایشان را برای مبعوث شدنِ بَر خلایق آماده نمود. در ادامه حضرت به برخی از خدمات پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ اشاره کرده و می‌فرمایند:

    اِبْتَعَثَهُ اللّهُ اِتْماماً لِأَمْرِهِ

    و خداوند برای این‌که فرمان خلقتش را کامل کند، ایشان را مبعوث کرد و بعد می‌فرمایند:

    فَرَأَى الْأُمَمَ فِرَقاً فى اَدْيانِها

    پیغمبر _صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ_ دیدند که مردم در دین‌ خودشان متفرق هستند

    عُكَّفاً عَلى نِيرانِها

    و دور آتش شرک می‌چرخند

    عابِدَةً لاَوْثانِها

    و بندگی بت‌ها را می‌کنند
    مُنْكِرَةً للّهِ مَعَ عِرْفانِها

    با این‌که مردم فطرتاً خداشناس هستند، امّا فطرت خویش را محجوب کرده و پرده‌ی گناه روی آن کشیده‌اند و منکر خدا می‌شوند. سپس حضرت فرمودند: خدای متعال به واسطه‌ی پدرم، محمّد صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ تاریکی‌های شِرک و بت‌پرستی را برداشت و از قلب‌ها، ابهامات را پاک کرد و از دیده‌ها، کوری‌ها را برداشت و از روی جان‌ها ابرهای تیره‌ای که باعث شده بود مبهم ببیند و اعتقاد نداشته باشند را برداشت.

    وَ دَعاهُمْ اِلَى الطَّرِيقِ الْمُسْتَقِيمِ

    و مردم به راه مستقیم و هموار رهنمون کرد

    حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ در ادامه فرمودند: خداوند خودش پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ را گرفت و به عالَم بقا که عالَم آخرت است، بُرد. البته این قبض روح و بُردن به عالَم آخرت

    رَغْبَةً بِمُحَمَّدٍ صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ عَنْ تَعَبِ هَذِهِ الدَّارِ

    بوده است. یعنی خداوند خواست برای پیغمبرش راحتی ایجاد کند لذا ایشان را همراه را فرشتگان نیکوکار و همراه با رضایت خودش بُرد.

    فَعَلَيْهِ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ

    سپس حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ در خطبه‌ی فدک مقداری از فلسفه‌ی احکام، اخلاق و اعتقادات صحبت کرده و به مردم می‌فرمایند که خدا را حمد و ثنا کنید. بعد این آیه را قرائت می‌فرمایند:

    لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤمِنِينَ رَؤُوفٌ رَحِيمٌ[17]

    یعنی پیغمبر _صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ_ از جانب خدا آمده است و جنس خود شماست. زحمت‌های شما بر ایشان سخت است و حریص است بر ایمان آوردن شما و نسبت به مؤمنین بسیار مِهربان و متوجّه است. اگر خوب دقت کنید! آن پیغمبر، پدر من و برادرِ پسر عموی من علی‌بن‌ابی‌طالب _عَلَیهِ‌السَّلَامُ_ است.
    بعد از این مطالب حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ روش پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ در دعوت به اسلام طبق فرمایش خدای متعال را این‌گونه می‌فرمایند:

    ادعُ إِلىٰ سَبيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ [18]

    یعنی پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ با حکمت و موعظه‌ی زیبا مردم را دعوت کرد و بت‌ها را شکست و شرک را از بین بُرد و تمام خوبی‌هایی که شما دارید، خداوند به وسیله‌ی ایشان به شما داده است. حالا بعد از وفات پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ که این‌ همه مشکلات را متحمل شد، شما سخنان ایشان را تعطیل کرده و انجام نداده‌اید.

    امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ و خصوصیات ایشان

    حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ در مورد امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ می‌فرمایند: وقتی مشرکین آتش جنگ را بر علیه توحید به پا می‌کردند، پیامبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ

    قَذَفَ اَخاهُ عَلِيّاً فى لَهَواتِها

    یعنی امیرالمؤمنین علی عَلَیهِ‌السَّلَامُ را به عنوان نزدیک‌ترین و بهترین یارشان و دفاع کننده‌ی از دین در آتش زبانه‌کش آنان می‌انداخت و‌ امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ نیز

    فَلايَنْكَفِئُ حَتّى يَطَأَ صِماخَها بِاَخْمَصِهِ وَ يُخْمِدَ لَهَبَها بِحَدِّ سَيْفِهِ

    دست بَردار نبودند تا این‌که با پای توانمند خویش، مشرکان را لگدکوب کرده و با تیغِ شمشیرشان شعله‌های آتش آنان را خاموش کند
    حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ این موضوع را که همواره علی عَلَیهِ‌السَّلَامُ در اجرای دستورات خدای متعال به سختی‌ها تَن می‌داد با این جملات می‌فرمایند:

    مَكْدُوداً دَؤُوباً فى ذاتِ اللّهِ مُجْتَهِداً فى أَمْرِ اللّه

    دائماً در زحمت بود و در بندگی خودش نسبت به خداوند بسیار مؤدب بود و تمام کوشش خویش را برای انجام فرمان‌های خدای متعال انجام می‌داد

    قَرِيباً مِنْ رَسُولِ اللّهِ سَيِّداً فى اَوْلِياءِ اللّه

    نزدیک‌ترین فرد به رسول خدا صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ و آقای اولیاءِ خدا بود
    مُشَمِّراً ناصِحاً مُجِدّاً كادِحاً
    برای جنگ با دشمنان همیشه آماده بود، خیرخواه بود و جدّیت داشت با آن‌که همیشه در زحمت‌ بود
    لاتَأْخُذُهُ فِى اللّهِ {لَوْمَةُ لائِمٍ}

    در این‌جا حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ بخشی از یک آیه را می‌فرمایند که یعنی ملامت هیچ ملامت‌گری در علی عَلَیهِ‌السَّلَامُ أثر نداشت. او کار می‌کرد در حالتی شما در أثر پیداش اسلام در یک زندگی راحت به سَر می‌بردید و شما همان کسانی بودید که آب شُرب‌تان،‌ گَندآب بود و حالا در أثر بعثت پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ

    تَأْكُلُونَ الْعَفْوَ وَ تَشْرَبُونَ الصَّفْوَ

    غذای برجسته و سوا کرده می‌خورید و آب زلال می‌نوشید
    تَتَرَبَّصُونَ بِنَا الدَّوائِرَ، وَ تَتَوَكَّفُونَ الاَخْبارَ

    و تنها منتظر بودید تا برای ما حوادثی پیش بیاید و آرزوی شنیدن اخبار سخت برای ما داشتید

    وَ تَنْكِصُونَ عِنْدَ النِّزالِ، وَ تَفِرُّونَ عِنْدَ الْقِتالِ
    و از جنگ‌ها عقب‌نشینی می‌کردید و از پیکار با دشمنان فراری بودید

    بی‌وفایی نسبت به فرمایشات پیامبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ

    و امّا زمانی که خدای متعال قرار گذاشت تا پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ را از این دنیا ببرد، همه‌ی شما دعوت شیطان را که تازه سَر از لاک بیرون آورده بود اجابت کردید. آن‌ها نیز شروع کردند به تصرف چیزی که حقّ‌شان نبود _منظور جای‌نشینی پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ است_ و همه‌ی آن را گرفتند بدون این‌که توجّه داشته‌ باشند:

    وَ الْعَهْدُ قَرِيبٌ وَ الْكَلْمُ رَحِيبٌ وَ الْجُرْحُ لَمّا يَنْدَمِلْ وَ الرَّسُولُ لَمّا يُقْبَرْ

    هنوز پیغمبر _صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ_ دفن نشده و هنوز زَخم نبود ایشان التیام نیافته است و هنوز پیمانِ پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ در غدیرخُم فراموش نشده که از شما پیمان گرفت تا با وفا باشید و علی _عَلَیهِ‌السَّلَامُ_‌ را بعد از ایشان به خلافت قبول نمایید. سپس حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ فرمودند:

    وَ كَيْفَ بِكُمْ وَ «اَنّى تُؤْفَكُونَ»؟!

    چگونه چنین کردید و به کجا می‌روید؟!

    كِتابُ اللّهِ بَيْنَ اَظْهُرِكُمْ أُمُورُهُ ظاهِرَةٌ وَ اَحْكامُهُ زاهِرَةٌ وَ اَعْلامُهُ باهِرَةٌ وَ زَواجِرُهُ لائِحَةٌ، وَ أَوامِرُهُ واضِحَةٌ، قَدْخَلَّفْتُمُوهُ وَرآءَ ظُهُورِكُمْ؟

    کتاب خدا در مقابل دستان و دیدگان شماست که امور آن ظاهر و احکامش درخشان و پرچم‌هایش به احتزاز درآمده است و نهی‌های آن خود را نشان می‌دهد و اوامرش واضح است؛ چرا قرآن را به پشت سَر خود پَرت کرده و انداخته‌اید؟

    بعد حضرت به آخرت که یکی از اصول اعتقادات است، تذکّر می‌دهند و می‌فرمایند:

    وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الاِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الاْخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ

    کسانی که به دنبال دینی غیر از اسلام باشند، هرگز از ایشان پذیرفته نمی‌شود و آنان از زیان‌کاران خواهند بود

    و در ادامه آن‌ها را خطاب قرار داده می‌فرمایند: شما درنگ نکردید تا اندکی زمان بگذرد، هنوز پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ دفن نشده،‌ حکومت تشکیل دادید.

    ثُمَّ أَخَذْتُمْ تُورُونَ وَقْدَتَها وَ تُهَيِّجُونَ جَمْرَتَها وَ تَسْتَجِيبُونَ لِهُتافِ الشَّيْطانِ الْغَوِىِّ وَ اِطْفاءِ اَنْوارِ الدِّينِ الْجَلِىِّ وَ اِهْمالِ سُنَنِ النَّبِىِّ الصَّفِىِّ

    به ندای شیطان جواب مثبت دادید برای خاموش کردن انوار دین روشن و برای این‌که سنّت‌های پیغمبرِ برجسته را گم کنید

    تَشْرَبُونَ حَسْواً فِى ارْتِغاءٍ

    شما کسانی بودید که به عنوان برداشتن کف‌های روی شیر،‌ تمام شیر را جرعه جرعه نوشیدید[19]
    وَ تَمْشُونَ لِأَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ فِى الْخَمَرِ وَ الضَّرَّاءِ وَ نَصْبِرُ مِنْكُمْ عَلى مِثْلِ حَزِّ الْمُدى، وَ وَخْزِ السِّنانِ فِى الْحَشا
    و شما نسبت به اهل‌بیتِ پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ در مخفی‌گاه‌ها گام برداشتید و ما را بسان شخصی که خنجری بر گلویش خلیده و نیزه‌ای که بر دلش فرو نشسته دیدید که شکیبایی به خرج می‌دهیم و مجبور به سکوت هستیم

    بعد از این‌که حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ این ‌اعتقادات را فرمودند،‌ سخنان‌شان پیرامون غصب فدک را با استشهاد به آیات کریمه‌ی قرآن ادامه داده و خطابِ به حاکم می‌فرمایند: ای ابوبکر! در کجای قرآن آمده است که تو از پدرت ارث می‌بری و من از پدرم ارث نمی‌برم؟! یعنی اثبات حقّانیّت ارث بردن‌شان از پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ نمودند.
    خدایا! کسی که تمام ارث حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ و خاندان اهل‌بیت علیهم‌السلام را خواهد گرفت، وجود مقدّس حضرت حجت‌بن‌الحسن، امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف هستند. خدایا! به اسم عظم عظم عظم خودت که وجود پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ است،‌ در ظهور اسم عظمت را که امام زمان عَلَیهِ‌السَّلَامُ است، تعجیل بفرما.

    احکام در خطبه‌ی فدک

    معیت قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام

    احکام اسلام قابل شمارش نیست و حَد پذیری ندارد. امّا از نظر عنوان در پنج حُکم قرار می‌گیرند: واجبات، محرّمات، مکروهات، مستحبّات و مباحات؛ مصادیق این پنج حُکم خیلی زیاد هستند مانند نماز، روزه، حج، زکات و امر به معروف و نهی از منکر و أمثال این‌ها....
    حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ با این‌که مصیبت زده بودن و این‌که ظلم زیادی به ایشان شده بود ولی در مورد احکام یک ابتکار فوق العاده کرده و با یک مقدمه‌ی کوتاه بحث را آغاز کرده‌اند. بنده آن مقدمه را با بیان خودم عرض خواهم کرد. البته بیان ما به آن میزان رسا نیست امّا می‌توانیم مقداری از مسائل را با تعبیرات ناقص خودمان برسانیم. حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ ابتدا به حمد خداوند پرداختند و سپس مطالبی را پیرامون توحید مطرح فرمودند. بعد بعثت پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ را با جملات بسیار جالب و گویا تذکّر داده و به رحلت و شهادت ایشان می‌پردازند و جمله‌ای می‌فرمایند که خیلی مهم است!

    وَ نَحْنُ بَقِيَّةٌ اِسْتَخْلَفَها عَلَيْكُمْ وَ مَعَنا كِتابُ اللّهِ النّاطِقُ

    ما بازماندگانی هستیم که خداوند متعال ما را خلیفه‌ی پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ قرار داد برای شما و با ما است کتاب گویای خداوند

    عبارت "وَ مَعَنا كِتابُ اللّهِ النّاطِقُ" جمله خیلی فوق‌العاده‌ای است! یعنی شخصیّت ما معیّت و همراهی کامل دارد با کتاب‌ الله که منظور قرآن است. آقایان و بانوان! می‌دانید که کتاب الله دارای ظاهر و باطن می‌باشد یعنی هم عبارات قرآن کریم است و هم تفسیر آن و هم تأویلات آیات قرآن و ما هر چه احکام اسلامی داریم از قرآن استفاده می‌شود. حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ بعد از عبارت "وَ مَعَنا كِتابُ اللّهِ النّاطِقُ"، بیست‌وسه جمله در رابطه با "كِتابُ اللّهِ النّاطِقُ" می‌فرمایند. سپس بیست‌وپنج حُکم از احکام اسلامی را با مقداری از فلسفه و اسرار آن احکام بیان می‌کنند.

    نگاهی به برخی از احکام در خطبه‌ی فدک

    به جوانان توصیه می‌کنم که به خاطر یقین بیشتر به حقّانیّت اسلام، شیعه و احکام شیعه که از ائمه‌ معصومین علیهم‌السلام به تبعیّت از پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ گرفته شده است، این قسمت را به دقّت مطالعه نمایند. البته این بیست‌وپنج حُکم، همه‌ی احکام اسلام نیست امّا احکام مهمی می‌باشد که ایشان فلسفه‌ و اسرارش را فرموده‌اند. حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ با این جمله آغاز می‌فرمایند:

    فَفَرَضَ اللّهُ الاْءِيمانَ تَطْهِيراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ
    خداوند ایمان را واجب کرده‌ است تا شما را از شرک دور و پاک نماید

    این اولین حکمی است که فرموده‌اند. البته ایمان از احکام فرعی نیست و جزء اعتقادات است امّا ایشان به عنوان اولین جمله بیان کرده‌اند. بعد فرموده‌اند:

    وَ الصَّلاةَ تَنْزِيهاً لَكُمْ عَنِ الْكِبْرِ

    خداوند نماز را برای پاک و منزّه کردن شما از کِبر، خودخواهی و خودپسندی قرار داده است. توجّه داشته باشید! بزرگ‌ترین گناه در مقابل خدا، کِبر است و از طرفی بزرگ‌ترین ثواب بنده در مقابل خداوند نیز عبودیّت و بندگی است.

    وَ الزَّكاةَ تَزْكِيَةً لِلنَّفْسِ وَ تَزْيِيداً فِى الرِّزْقِ

    خدای متعال زکات را واجب کرد برای تزکیّه نفس؛ تا نفس و جان انسان به مال دنیا وابستگی نداشته باشد و همچنین زکات باعث زیاد شدن روزی می‌شود. برای این مطلب یک مثال بشری می‌توان زد: هنگامی باغبان می‌خواهد درختان باغ بار وَرتر شوند و ثمره بهتری بدهند، شاخه‌های اضافی آن‌ها را هرس کرده و دورشان را خلوت می‌کنند. این کار موجب قوی‌تر شدن درخت و بیشتر میوه‌ دادن آن می‌شود. حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ نیز می‌فرمایند: زکات غیر از این‌که موجب تزکیّه نفس می‌شود، باعث زیاد شدن روزی نیز می‌گردد.

    وَ الصِّيامَ تَثْبِيتاً لِلاِخْلاصِ

    روزه‌ را خداوند واجب کرد برای ثابث نگه‌داشتن إخلاص مردم؛ إخلاص یعنی این‌که کارهایش را فقط برای خداوند انجام دهد. ممکن است که انسان برخی کارها را به خاطر ریا یا سُمْعِه[20] انجام دهد. امّا روزه جزو عباداتی است که ریا در آن راه ندارد زیرا که شخص می‌تواند مخفیانه هم افطار کند که در این حالت دیگر روزه نیست. لذا خداوند متعال در یک حدیث قُدسی فرموده است:

    الصَّوْمُ لِي وَ أَنَا أَجْزِي عَلَيْه‏ [21]
    روزه برای من است و خود من جزای آن هستم
    وَ الْحَجَّ تَشْيِيداً لِلدِّينِ وَ اِحْياءً لِلسُّنَنِ

    خداوند حج را واجب قرار داد برای محکم کردن پایه‌های دین زیرا که حج بین‌المللی است و از همه‌ی نقاط جهان در آن شرکت می‌کنند و لذا پایه‌های دین مُحکم می‌شود و سنّت‌های انبیاء پیشین را زنده می‌گردد. چرا که قبل از پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ، انبیاءِ پیشین خانه‌ی خدا را بنا کردند و در آن‌جا حج بجا آوردند مانند حضرت ابراهیم خلیل عَلَیهِ‌السَّلَامُ، حضرت موسی کلیم عَلَیهِ‌السَّلَامُ، حضرت عیسی مسیح عَلَیهِ‌السَّلَامُ و همه‌ی انبیاء گذشته.... پس مناسک حج غیر از این‌که پایه‌های دین را مُحکم می‌کند، سنّت‌های گذشته را نیز احیاء می‌کند.
              وَ اِعْلاناً لِلشَّرِيعَةِ
    و این حج موجب عمومی و علنی شدن شریعت اسلام نیز می‌شود. البته نام تمام ادیان اسلام بوده است امّا اقوام دیگر مانند یهود و نصاری آن را تحریف کرده‌اند. پس "وَ اِعْلاناً لِلشَّرِيعَةِ" یعنی وقتی که مراسم حج برگزار می‌شود به تمام گروه‌ها اعلام می‌‌کنند که شریعت ما برقرار است و این‌جا مرکز اجتماع ما می‌باشد.
              وَ الْعَدْلَ تَنْسِيقاً لِلْقُلُوبِ وَ تَمْكِيناً لِلدِّينِ
    عدالت واجب شده است تا قلب‌ها را نظم داده و به هم نزدیک کند. یعنی قلب‌ها چنان چیدمان پیدا کنند که با هم تصمیم بگیرند. به عبارتی هم مبداء، هم مقصد، هم هدف و هم اندیشه شوند. علما دو معنا برای عدل گفته‌اند، یکی

    وَضْعُ كُلِّ شَي‌ءٍ في مَوْضِعِه [22]
    هر چیزی را در جای‌گاه اصلی خودش قرار دهیم

    و دیگری

    إِعْطَاءِ كُلِّ ذِي حَقٍّ حَقَّه‏ [23]

    به هر صاحب حقّی، حقِّ خودش را بدهیم

    یعنی حقّ یک پسر با یک دختر، حقّ یک شوهر با حقّ یک زن تفاوت دارد. لذا حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ می‌فرمایند:

    وَ الْعَدْلَ تَنْسِيقاً لِلْقُلُوبِ وَ تَمْكِيناً لِلدِّينِ

    یعنی عدالت به خرج دهند و هر کسی حق خودش را بگیرد تا قلب‌ها در کنار هم چیدمان بگیرند و جایگاه دین را مُحکم و آن را پا بَر جا کنند. "تَمْكِيناً" یعنی جا انداختن و مُحکم کردن.

    وَ طاعَتَنا أَهْلَ الْبَيْتِ نِظاماً لِلْمِلَّةِ

    هفتمین حُکمی که حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ بیان می‌فرمایند، اطاعت از اهل‌بیت‌ علیهم‌السلام است. در این‌جا به خودشان نیز اشاره کرده و می‌فرمایند که ما اهل‌بیت هستیم. یعنی خدای متعال اطاعت ما اهل‌بیت را مایه‌ی نظم، آسایش و آرامش ملّت قرار داده است. واژه‌ی "ملّت" دو معنا دارد؛ یک معنای آن دین و معنای دیگرش اهلِ یک دین می‌باشد. حضرت می‌فرمایند:

    وَ طاعَتَنا أَهْلَ الْبَيْتِ نِظاماً لِلْمِلَّةِ

    خداوند متعال اطاعت ما اهل‌بیت را باعث نظم دین _یا نظم اهل‌ دین_ قرار داده است
    وَ إِمامَتَنا أَماناً مِنَ الْفُرْقَةِ
    و امامت ما اهل‌بیت را به عنوان امنیّت از اختلاف قرار داده است

    یعنی وقتی امام همه‌ی مردمان طبق وصیّت بیست‌وسه ساله پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ، امیرالمؤمنین علی عَلَیهِ‌السَّلَامُ باشد دیگر امنیّت پیدا می‌کنند از اختلاف و نیرو‌ی‌شان در پیش‌بُرد اسلام خیلی قوی‌تر و بیشتر می‌شود.

    وَ الْجِهادَ عِزّاً لِلاِسْلامِ

    خداوند متعال جهاد را موجب عزّت و بزرگواری اسلام قرار داده است. عزیز یعنی غیر قابل نفوذ؛ اگر جهاد موجب عزّت اسلام است یعنی موجب نگه‌داری اصل دین است. البته در این‌جا می‌شود که هم جهاد اکبر یعنی مبارزه‌ی با نفس امّاره که به بَدی دعوت می‌کند، باشد و هم جهاد اصغر به معنای مقابله با کافران و افرادی که می‌خواهد اسلام را از بین ببرند، ‌باشد.

    وَ الصَّبْرَ مَعُونَةً عَلَى اسْتِيجابِ الْأَجْرِ

    و خدای متعال صبر و شکیبایی را به عنوان کمک قرار داده تا انسان بر خودش واجب کند و طلب وجوب کند أجر و پاداش دنیوی و اخروی را
    وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعامَّةِ
    و أمر به معروف را به عنوان مصلحت عموم مردم قرار داده است

    یعنی زمانی که در یک جامعه‌ أمر به معروف بَرقرار باشد، آن مایه‌ی صلاح و خیر برای عامّه مردم خواهد بود. زیرا مردم عادت می‌کنند که نسبت به یک‌دیگر خیرخواه باشند و به هم تذکّر ‌دهند و این عاملی می‌شود که به دین آشنا شوند و به آن عمل نمایند.

    وَ النَّهْىَ عَنِ الْمُنْكَرِ تَنْزِيهاً لِلدِّينِ

    خدای متعال نهی از منکر را قرار داده است تا دین را منزّه نگه‌ دارد از آلودگی‌ها؛ این نشان می‌دهد که اگر مردم مرتکب منکرات شوند،‌ نه تنها خودشان آلوده می‌شوند بلکه موجب آلودگی دین از دید مردمان دیگر نیز می‌شوند. مثل این‌که می‌گویند: آیا اسلام، این است؟ حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ نمی‌فرمایند: موجب منزّه شدن انسان‌ها می‌شود بلکه می‌فرمایند: نهی از منکر موجب منزّه شدن دین از آلودگی‌ها و انحراف می‌گردد. بنابراین اگر نهی از منکر نشود،‌ کم‌کم منکرات می‌شود جزئی از دین و دین را آلوده می‌کنند.

    وَ بِرَّ الْوالِدَيْنِ وِقايَةً مِنَ السَّخَطِ

    و نیکی به والدین _پدر و مادر_ سپر و نگه‌دارنده از خشم و نارضایتی است

    "وِقايَةً" یعنی سپر و نگه‌دارنده؛ "السَّخَطِ" هم می‌تواند خشم پدر و مادر و هم می‌تواند نارضایتی ائمه‌ علیهم‌السلام و یا نارضایتی خدای متعال باشد.

    وَ صِلَةَ الاَرْحامِ مَنْسَأَةً فِى الْعُمْرِ وَ مَنْماةً لِلْعَدَدِ

    و اتصال با رحم‌ها یعنی بستگان از یک رَحِم، باعث فراموشی کمی عُمْر می‌شود. گویا فرشتگانی که عُمْر انسان را می‌نویسند،‌ فراموش می‌کنند که بنویسند امروز هم گذشت! "مَنْسَأَةً فِى الْعُمْرِ" یک اصطلاح است یعنی کسی که صله ارحام بجا می‌آرود، عمرش درازتر می‌شود و عدد ارحام و اقوامش نیز بیشتر می‌گردد.

    وَ الْقِصَاصَ حَقْناً لِلدِّماءِ

    خداوند قصاص را برای نگه داشتن خون‌ها قرار داده است

    یعنی هنگامی که اشخاص بدانند که اگر مثلاً دست کسی را نابجا بشکنند یا یک‌ نفر را بکُشند قصاص می‌شوند، دیگر مرتکب این‌کار نخواهد شد. لذا خون‌ها حفظ می‌شود.

    وَ الْوَفاءَ بِالنَّذْرِ تَعْرِيضاً لِلْمَغْفِرَةِ

    و وفای به نذر را زمینه‌ی بخشش قرار داده است

    مثلاً این‌که انسان نذر می‌کند که اگر بیمارش شفا پیدا کرد، به فقرا کمک کند. حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ می‌فرمایند: این وفای به نذر در واقع زمینه ایجاد کردن است برای بخشش و مغفرتِ خدای متعال.

    وَ تَوْفِيَةَ الْمَكايِيلِ وَ الْمَوازِينِ تَغْيِيراً لِلْبَخْسِ
    و کامل کردن پیمانه‌ها و ترازوهایی که با آن‌ اجناس را می‌فروشند، موجب جلوگیری از کاستی می‌شود
    وَ النَّهْىَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزِيهاً عَنِ الرِّجْسِ
    و نهی از نوشیدن خَمْر و شراب را مایه‌ی دوری از پلیدی قرار داده است

    بنا داشتیم تا این را عرض کنیم! حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ با این‌که به انگیزه‌ی بَرگردانندن فدک به خاندان اهل‌بیت علیهم‌السلام سخنرانی کرده‌اند و نیز برای تذکّر به مردم که شما غصب کردید مقام جای‌نشینی پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ را از امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ و آن را در سقیفه‌ی بنی ساعده به دیگران داده‌اید. امّا حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ هم در خطبه‌ی فدک اعتقادات را کامل فرموده‌اند و هم مقداری از احکام را تذکّر داده و فلسفه‌اش را بیان کرده‌اند و هم این‌که مقدار زیادی از نکته‌های اخلاقی را به طور ضمنی یا به صورت صریح بیان فرموده‌اند.
    إن‌شاءالله خداوند متعال أمر فرج صاحب اصلی فدک، حضرت بقیةالله‌الاعظم ارواحناه‌الفداه تعجیل بفرماید.

    اخلاق در خطبه‌ی فدک

    حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ وارث اخلاق پیامبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ

    حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ در ایجاد خطبه‌ی فدک، مهم‌ترین مسائل اخلاقی را که پدرشان دارا بودند را رعایت کرده‌اند. اولین خُلق، اخلاق و أدب، أدب نسبت به خدای متعال است که محدثین آن را "الأدب مع الله" می‌گویند. یعنی انسان در بندگی خدا أدب داشته باشد. زیارت، حج، نماز، روزه، رفتار با دیگران و .... همگی دارای آدابی می‌باشد. آداب و أدب به این معنی است که انسان مثلاً‌ با چه خُلقی عبادت کند یا این‌که چگونه با مردم برخورد نماید. حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ دختر شخصیّتی هستند که خداوند در مورد او فرموده است:

    وَ إِنَّكَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظيمٍ [24]

    پیغمبر _صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ_! تو دارای اخلاق بسیار بزرگی هستی

    به هر میزان که بشر از نظر فطرتِ خدادادی در درون خودش از اخلاق می‌فهمد،‌ پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ در بالاترین حَدّ آن را به عنوان اخلاق بی‌نهایت داشته‌اند. حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ نیز آن نکات دقیق اخلاقی را که پدرشان دارا بوده و یک بنده باید در مقابل خدای متعال داشته باشد،‌ رعایت کرده‌اند.
    اصل ناراحتی و اعتراض حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ یکی غصب خلافت و حکومت امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ و خاندان رسالت و نُبوّت بود و دیگری مصادره‌ی أموال شخصی پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ و اهل‌بیت علیهم‌السلام از جمله فیء، أنفال، خُمس و فدک توسط هیئت حاکمه‌ی غاصب است.

    أدب حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ در مصیبت

    با این‌حال یکی از نکته‌های بزرگ اخلاقی حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ این است که در هنگام ایراد خطبه‌‌ی فدک با این جمله‌ آغاز کرده‌اند:

    اَبْتَدِءُ بِحَمْدِ مَنْ هُوَ اَوْلى بِالْحَمْدِ وَ الطَّوْلِ وَ الْمَجْدِ

    آغاز می‌کنم به ستایش کسی که سزاوارتر است به ستایش و نعمت‌دهی و سزاوارتر است به بزرگواری

    یعنی حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ می‌فرمایند: می‌خواهم در ابتدای صحبتم حمد خدا را بجا بیاورم در حالتی که فرزندم سقط شده، پهلویم شکسته، حقِّ شوهرم غصب شده و در خانه محصور شده است. بعد حضرت شروع می‌کنند با بهترین جملات از خدای متعال تشکر نمودن. یعنی أدب و اخلاق حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ چنان است که با وجود این همه مصیبات و از دست دادن بهترین فرد عالَم یعنی پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ، تحت فشار قرار گرفتن مالی خاندان اهل‌بیت علیهم‌السلام و خانه‌نشین شدن امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ، باز هم ایشان جملات بسیاری را در حمد و ستایش خدای متعال بیان می‌کنند.
    سپس حضرت به توحید الاهی اقرار می‌کنند و این در حالتی است که بسیار بسیار ناراحت‌اند و در ضمن همه می‌دانند که ایشان موحّد هستند امّا أدب و اخلاق یک مسلمان خصوصاً خانمی که در بین تمام زنان جهان به خاطر داشتن مقام عصمت کبری استثناء هستند، این‌گونه می‌باشد. ایشان با توحید شروع می‌کنند:

    وَ اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، كَلِمَةٌ جَعَلَ الاِخْلاصَ تَأْوِيلَها، و ضَمَّنَ الْقُلُوبَ مَوْصُولَها، وَ اَبانَ فِى الْفِكَرِ مَعْقُولَها

    بعد خداوند متعال را با تعاریف فطری و قرآنی معرفی می‌کنند و در آن از الطاف خدا می‌فرمایند و سپس به ثواب و عِقاب روز قیامت اقرار می‌کنند. بعد شهادت می‌دهند که پدرشان حضرت محمّد صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ، اولین مخلوق خدا است و قبل از آن‌که خداوند مخلوقات دیگری را خلق نماید، ایشان را به عنوان اولین شخص و به عنوان پیغمبر برای پیغمبری و بعثت بَر مردم انتخاب کرده است.

    أدب حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ در بیان وفات پیامبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ

     در ادامه حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ به تفصیل خدمات پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ را بیان می‌کنند و تذکّر می‌دهند که اگر خداوند ایشان را از این دنیا برده‌ است:

    قَبْضَ رَأْفَةٍ وَ رَحْمَةٍ وَ اخْتِيارٍ

    بوده، یعنی خداوند روی رحمت و محبّتش این‌کار را کرده و بهترین انتخاب را نموده است. بعد به این صورت بَر ایشان درود می‌فرستند:

    صَلَّى اللّهُ عَلى أَبِى، نَبِيِّهِ، وَ أَمِينِهِ عَلَى الْوَحْىِ وَ صَفِيِّهِ، وَ خِيَرَتِهِ مِنَ الْخَلْقِ وَ رَضِيِّهِ

    درود خدا بر پدرم، پیغمبر خدا و امانت‌دار خدا بَر وَحی و برگزیده‌ی خدا و شخصی که خدا از او راضی است

    بعد أدب ایشان موجب شده که بفرمایند:

    فَعَلَيْهِ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ

    تذکّر به مردم برای هدایت ایشان

    اخلاق حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ ایجاب می‌کند که با این‌که مصیّبت زده‌ هستند، حال که برای سخنرانی تشریف آورده‌اند به مردم نیز تذکّراتی بفرمایند زیرا تذکّر یکی از نکته‌های بلند اخلاقی می‌باشد. لذا حضرت می‌فرمایند:

    وَ اَنْتُمْ، عِبادَ اللّهِ، نَصْبُ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ، وَ حَمَلَةُ دِينِهِ وَ وَحْيِهِ وَ أُمَناءُ اللّهِ عَلى اَنْفُسِكُمْ، وَ بُلَغاؤُهُ اِلَى الْأُمَمِ حَوْلَكُمْ
    و شما بندگان خدا هستید و باید بندگی خدا را می‌کردید و شما تابلو‌های أمر و نهی خدا بودید و شماها امانت‌داران خدا بر خودتان و مُبلغان دین خدا بَر امّت‌ها اطراف‌تان هستید
    وَ نَحْنُ بَقِيَّةٌ اِسْتَخْلَفَها عَلَيْكُمْ، وَ مَعَنا كِتابُ اللّهِ النّاطِقُ
    و ما باقی ماندگان دستگاه نُبوّت پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ هستیم و همراه ما است کتاب گویای خداوند

    سپس حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ به بیان فلسفه و اسرار بیست‌وپنج حُکم از احکام اسلامی می‌پردازند. در ادامه نیز با قرائت آیه‌ی صدوبیست‌وهشتم سوره‌ی توبه بسیاری از اخلاقیّات و رفتار پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ را بیان می‌کنند. ابتدا می‌فرمایند: مردم! بدانید که من فاطمه‌ام _عَلَیهِاالسَّلَامُ_ و پدرم محمّد _صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ_ فرستاده‌ی پروردگارِ شما است. من این سخنان را با افتخار می‌گویم و تکرار می‌کنم! حرف‌های من را گوش کنید و به قلب‌تان بسپارید! پس ببینید که اخلاق پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ چگونه بوده است.

    بیان اخلاقیّات پیامبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ

    عمده‌ی آن‌چه در این آیه حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ می‌فرمایند، در رابطه‌ی با اخلاقیّات پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ می‌باشد.

    بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسِكُمْ
    برای شما فرستاده‌ای آمده از جنس، جامعه و قومِ خودتان

    سپس سه تا از اخلاقیّات مهم پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ را می‌فرمایند:

    عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ

    یعنی آن‌قدر پیغمبر _صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ_ نسبت به شما مِهربان است که زحمت‌ و مشقّت‌های شما بَر ایشان سخت است. "عَزِيزٌ" به معنی سخت می‌باشد. یعنی شما که به زحمت می‌افتید، ایشان ناراحت می‌شوند.

    حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ

    حریص از مُحبّت بالاتر است. یعنی غیر از این‌که پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ شما را دوست دارد، نسبت به شما حرص نیز دارند! یعنی بالاتر از محبّت و وظیفه‌اش نسبت به شما،‌ علاقه‌مند است که مسلمان و عامل شوید. سومین صفت را حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ برای پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ این‌گونه می‌فرمایند:

    بِالْمُؤمِنِينَ رَؤُوفٌ رَحِيمٌ

    "رَؤُوفٌ" و "رَحِيمٌ" دو صفت هستند و هر دو از صفات خدای متعال می‌باشند. بهترین بنده، بنده‌ای است که از صفات خداوند استفاده کند و خودش نیز متخلّقِ به اخلاق‌ الله باشد. لذا "رَؤُوفٌ" و "رَحِيمٌ" هم برای خدا آمده و هم برای پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ و هم برای امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ و هم برای ائمه دیگر صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین آمده است.

    بِالْمُؤمِنِينَ رَؤُوفٌ رَحِيمٌ

    یعنی پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ نسبت به مؤمنین رئوف و رحیم است. این دو صفت حتماً با هم فرق دارند! "رَؤُوفٌ" به معنی شخصی است که محبّت دارد بدون چشم داشت و عوض؛ "الرَّحْمنِ" نیز به معنای دوست‌ داشتن همه است امّا "رَحِيمٌ" یعنی خوب‌ها را بیشتر دوست دارد.

    ظلم به پیامبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ با بی احترامی به حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ

    در واقع حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ می‌خواهند بفرمایند: شما که این‌ همه به من و خانواده‌ی من ظلم کرده‌اید، آیا می‌دانید که من چه نسبتی با این پیغمبر دارم؟

    فَاِنْ تَعْزُوهُ وَ تَعْرِفُوهُ تَجِدُوهُ أَبِى دُونَ نِسائِكُمْ!

    بنابراین اگر تحقیق کنید، می‌بینید که این پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ با این صفاتی که در این آیه آمده است، پدر من است نه پدرِ زنان شما! حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ بنا دارند که این‌گونه تذکّر بدهند که شما ظلم بزرگی به من کرده‌اید که بعد از پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ، حکومت تشکیل داده‌اید.

    اخلاق امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ: سخت کوشی در راه خداوند متعال

    سپس حضرت به صورت مفصل پیرامون اخلاقیّات پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ و خدماتی که ایشان انجام داده‌اند صحبت کرده و بعد به اخلاقیّات و گذشت‌های شوهرشان، امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ اشاره می‌فرمایند. از جمله این‌که هر زمان مشرکان و مخالفان اسلام آتش جنگ را بَر می‌افروختند، خداوند آن را به احترام پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ خاموش می‌کرد و هر زمان که شاخ گمراهی یا یاوه مشرکین خودنمایی کردند، پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ

    قَذَفَ اَخاهُ عَلِيّاً فى لَهَواتِها

    یعنی علی عَلَیهِ‌السَّلَامُ را درون آتش‌های شعله‌‌ور آنان می‌انداخت و ایشان بَر نمی‌گشت مگر این‌که آن آتش‌ها را خاموش نماید. حال این‌ علی عَلَیهِ‌السَّلَامُ که جای‌نشین پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ می‌باشد، شبیه‌ترین افراد به ایشان در اخلاق نیز هست.

    مَكْدُوداً دَؤُوباً فى ذاتِ اللّه

    "مَكْدُوداً" یکی از صفات خاص امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ از لسان مبارک همسرشان است. "مَكْدُوداً" یعنی علی عَلَیهِ‌السَّلَامُ همواره در رنج و زحمت بود. "کَد" همان است که گفته می‌شود: این پول را با عرق جبین و کَدِّ یمین بدست آورده یعنی با زحمتِ دست؛ "دَؤُوباً" هم از لغت أدب می‌آید. پس

    مَكْدُوداً دَؤُوباً فى ذاتِ اللّه

    یعنی همواره در زحمت بود و نسبت به خدای متعال أدب داشت

    یکی از بزرگ‌ترین نکات اخلاقی دین ما أدب نسبت به خداوند است و مثلاً در هنگام نماز حتا اگر هیچ‌ کس هم در طراف‌مان نباشد،‌ باید لباس مناسب داشته باشیم.

    مُجْتَهِداً فى أَمْرِ اللّهِ

    یعنی چون بنده است، برای اجرای فرمان خدا کوشش و اجتهاد می‌کند.

    قَرِيباً مِنْ رَسُولِ اللّهِ

    امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ نسبت به رسول خدا صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ از نظر روحی، اخلاقی و اطاعت نزدیک است.

    سَيِّداً فى اَوْلِياءِ اللّهِ

    این عبارت، خیلی جمله عجیبی است! در قرآن کریم هم اولیاءالله را داریم:

    أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ [25]

    اولیاء جمع ولی‌ است. ولی الله به شخصی گفته می‌شود که فاصله‌ای بین او و خداوند نباشد. آن فاصله‌ای که ممکن است بین خدا و انسان باشد، فقط گناه است. یعنی پرده‌ی گناه انسان را از خدای متعال دور می‌کند. حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ می‌فرمایند: "سَيِّداً فى اَوْلِياءِ اللّهِ" یعنی علی عَلَیهِ‌السَّلَامُ بعد از پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ برترین افراد در میان اولیاء خدا است و او بنده است چرا که:

    مُشَمِّراً ناصِحاً مُجِدّاً كادِحاً

    یعنی همواره پاچه‌های لباسش را بالا زده[26] تا برای خدا کاری انجام دهد. چون عرب دِشداشِه و لباس بلند می‌پوشد و وقتی می‌خواهد سریعتر کار کند و یا بِدوَد، دامن آن را بالا می‌زند. یکی از اخلاقیّات دیگر امیرالمؤمنین صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ، این واژه‌ی "ناصِحاً" به معنای خیرخواهی است که لازمه‌ی خیر خواهی پَند دادن است. "مُجِدّاً كادِحاً" نیز یعنی همیشه ایجاد جدیّت و فعالیّت می‌کند و در راه خدا و هدایت مردم، خودش را به زحمت می‌اندازد. از دیگر فضائل بزرگ اخلاقی این است که انسان در راه ‌خدا از مذمّت مذمّت‌کنندگان نترسد که حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ در این‌جا می‌فرمایند:

    لاتَأْخُذُهُ فِى اللّهِ {لَوْمَةُ لائِمٍ}

    نمی‌گیرد او را در راه خدا، ملامت ملامت‌کنندگان

    بی‌وفایی، از پست‌ترین بی اخلاقی‌ها

    ایشان بعد از بیان این مطالب، خطاب به مردم می‌فرمایند: مردم! بزرگ‌ترین اخلاق شما، بی‌وفایی شما است! مخصوصاً شما انصار که پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ پناه داده‌ بودید و وقتی ایشان در میان شما آمد و زندگی شما را تغییر داد. بعد از وفات ایشان، این‌ همه بی‌وفایی کرده، راه‌تان را نسبت به خاندان پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ عوض کردید و ما را تنها را گذاشتید و ندای شیطان را جواب دادید.

    اَنّى تُؤْفَكُونَ؟! وَ كِتابُ اللّهِ بَيْنَ اَظْهُرِكُمْ

    کجا به انحراف رفتید؟! و کتاب خدا در مقابل شما است

    چرا این‌قدر زود تغییر کردید؟ آیا اعتقاد به قیامت ندارید؟ زیرا افرادی که به قیامت اعتقاد داشته باشند، روحیّات و اخلاقیّات‌شان خیلی بهتر است. بعد حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ ادامه می‌فرمایند:

    وَ تَسْتَجِيبُونَ لِهُتافِ الشَّيْطانِ الْغَوِىِّ

    یعنی متأسفانه شما به ناله‌های شیطان منحرف کننده جواب دادید

    وَ اِطْفاءِ اَنْوارِ الدِّينِ الْجَلِىِّ وَ اِهْمالِ سُنَنِ النَّبِىِّ الصَّفِىِّ
    و خاموش کردید انوار دین روشن را و سنّت‌های پیغمبر برگزیده‌ را از دست دادید

    بعد مطالب دیگری می‌فرمایند که نوعاً مطالب اخلاقی است. اخلاق برای انسان، پایه‌ی اصلی و فونداسیون ساختمان اعتقادات و احکام است. لذا پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ فرموده‌اند:
              إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْاخلاق [27]

    مبعوث شده‌ام تا کامل کنم بزرگواری‌های اخلاقی را

    ملّت اسلام نیز باید در مکارم اخلاقی از باقی گروه‌های و ادیان بالاتر باشند. خدایا! همه‌ی ما را با اخلاقیّات پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ و امام عصر ارواحناه فداه و اخلاقیّات خوبان و نیکان آشنا بفرما. توفیقات ما را در عمل به احکام اسلامی و اعتقادات و اخلاق اسلامی تا آخرین لحظه‌ی زندگی‌مان در دنیا بیشتر بگردان.

    اخلاق در خطبه‌ی فدک -قسمت دوم

    حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ در بحث اخلاق نیز به همراه تذکّراتی در ضمن صحبت‌های‌شان چنان نشان داد‌ه‌اند که مظهر و تجسّم اخلاق، پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ و حضرت امیرالمؤمنین علی عَلَیهِ‌السَّلَامُ هستند. ایشان در فراز سیزدهم، صفحه‌ی چهل‌وهشتم کتاب شکوه یاس به یکی از مهم‌ترین مسائل اخلاقی که وفای به عهد و وفاداری است مخصوصاً خطابِ به انصار، تصریح و اشاره می‌کنند. انصار همان افرادی بودند که قبل از هجرت به مکّه آمدند و پنهانی با پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ بیعت کردند و ایشان را به مدینه دعوت نمودند. حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ می‌فرمایند:

    يا مَعْشَرَ الْبَقِيَّةِ، وَ اَعْضادَ الْمِلَّةِ، وَ حَضَنَةَ الاْسْلامِ!

    ای گروه باقی‌ ماندگان از پیغمبر _صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ_ و ای بازوهای ملّت اسلام و ای نگهبانان اسلام!

    ما هذِهِ الْفَتْرَةُ عَنْ نُصْرَتِى
    چرا در یاری من سستی به خرج می‌دهید
    وَ الْوِنْيَةُ عَنْ مَعُونَتِى
    و چرا از کمک به من چشم پوشی می‌کنید
    وَ الْغَمِيزَةُ فى حَقِّى
    و چرا از حقِّ من منصرف می‌شوید
    وَ السِّنَةُ عَنْ ظُلامَتِى؟!
    و زمانی که از مظلومیّت من صحبت می‌شود، گویا که شما در خواب هستید

    بعد حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ یک جمله‌ای را در وفا و أدب و احترام به پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ تذکّر می‌دهند که خیلی مهم است!

    أَما كانَ رَسُولُ اللّهِ أَبِى صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ يَقُولُ: «الْمَرْءُ يُحْفَظُ فى وُلْدِهِ»؟

    آیا پدرم، رسول خدا صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ نگفته است: «مردی که از دنیا می‌رود، در میان فرزندان حفظ و نگه‌داشته می‌شود _یعنی یاد مردِ از دنیا رفته در میان فرزندانش گرامی و نگه‌‌داشته می‌شود_»
    وقتی این واژه‌ی "پدرم" را می‌فرمایند، معنایش این است که این رسول خدا _صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ_ پدر من است و نه پدر زنانِ شما! سپس حضرت صریحاً به بی‌وفایی اشاره می‌فرمایند:

    سَرْعانَ ما اَحْدَثْتُمْ

    چقدر سریع حادثه ایجاد کردید؟

    یعنی هنوز کارهای غسل و تکفین و تدفین‌ پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ انجام نشده بود که شما به این‌ کارها پرداختید. این جملات هم اشاره‌ی بسیار نزدیکی به غصب خلافت و جای‌نشینی پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ و هم اشاره‌ی به غصب فدک دارد.

    وَ عَجْلانَ ذا إِهالَةً!
    و با چه عجله و شتابی کار خودتان را انجام دادید!
    وَ لَكُمْ طاقَةٌ بِما اُحاوِلُ
    در حالتی که شما می‌توانستید حاجت مرا بَرآورده نمایید _یعنی فدک را پَس بگیرید_
    وَ قُوَّةٌ عَلى ما اَطْلُبُ وَ اُزاوِلُ. أَتَقُولُونَ ماتَ مُحَمَّدٌ صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ رَسُولُ اللّهِ؟
    بهانه‌ی شما برای بی‌وفایی چیست؟ آیا می‌گویید: پیغمبر و رسول خدا صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ از دنیا رفته است؟

    یعنی آیا با از دنیا رفتن ایشان، وظیفه‌ی شما از بین می‌رود و ساقط می‌شود.

    فَخَطْبٌ وَ اللّهِ جَلِيلٌ، اسْتَوْسَعَ وَهْيُهُ، وَ اسْتَنْهَرَ فَتْقُهُ، وَ فُقِدَ راتِقُهُ وَ اُظْلِمَتِ الْأَرْضُ لِغَيْبَتِهِ، وَ اكْتَأَبَتْ خِيَرَةُ اللّهِ وَ كَسَفَتِ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ انْتَثَرَتِ النُّجُومُ لِمُصِيبَتِهِ، وَ اَكْدَتِ الاْمالُ، وَ خَشَعَتِ الْجِبالُ وَ اُكِلَتِ الاَمْوالُ، وَ اُضِيعَ الْحَرِيمُ وَ اُذِيلَتِ الْحُرْمَةُ عِنْدَ مَماتِهِ

    البته که این رویداد و شکاف بسیار بزرگی است و زمین با غیبت ایشان تاریک شده است و آفتاب و ماه گرفته و ستارگان بی‌نور شده‌اند و آرزوها به بُن‌بست رسیده است. شما حریم ما را ضایع کردید و حرمت ما را در هنگام رحلت پدرم از بین بردید.
    این مصیبت خیلی بزرگ بود و شما به جای این‌که وفا به خرج دهید، بی‌وفایی کردید! در این تذکّر به بی‌وفایی ملّت و مخصوصاً انصار که مخاطب ایشان بوده‌اند، می‌فرمایند:

    اَعْلَنَ بِها كِتابُ اللّهِ فى اَفْنِيَتِكُمْ وَ فى مُمْساكُمْ وَ مُصْبَحِكُمْ، يَهْتِفُ بِها فى اَسْماعِكُمْ هِتافاً وَ صُراخاً وَ تِلاوَةً وَ اِلْحاناً
    کتاب خدا این مطلب را در آستانه‌های منزل‌تان اعلان کرده است و صبح و شب از آن شنیده‌اید و همیشه قرآن در لحن‌های مختلف برای شما گفته است

    عدم شکر گزاری از مصادیق بی‌وفایی

    وَ لَقَبْلَهُ ما حَلَّتْ بِاَنْبِياءِ اللّهِ وَ رُسُلِهِ

    و قبل از آن هم برای انبیاء دیگر بوده است که آمده‌اند وظیفه‌شان را انجام داده و از دنیا رفته‌اند. پس شما چرا این‌قدر بی‌وفا هستید؟ بعد حضرت یک آیه‌ قرائت می‌فرمایند که شما برای بی‌وفای‌تان هیچ‌گونه عذر و بهانه‌ای ندارید:

    وَ ما مُحَمَّدٌ اِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَاِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى اَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِى اللّهُ الشّاكِرِينَ
    و حضرت محمّد صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ نیز مانند پیغمبران گذشته است که آمده‌اند. آیا اگر پیغمبر با مرگ طبیعی بمیرد یا کشته شود، شما بر گذشته‌های جاهلی خودتان بَر می‌گردید؟ _یعنی مشرک می‌شوید؟_ و کسانی که به گذشته جاهلی خویش بَرگردند، به خدا ضرری نمی‌زنند و خداوند بزودی شاکران را جزا خواهد داد

    یک تذکّر ضمنی در این آیه، بحث شکرگزاری است. یعنی شما باید شاکر باشید زیرا که خداوند متعال پیغمبری مانند پدر من و قرآنی مانند قرآنِ پدرِ من به شما داده است. بنابراین دو تا تذکر اخلاقی داده‌اند یکی بی‌وفایی و دیگری عدم شکر گزاری؛ سپس حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ پسران قیله را خطاب قرار می‌دهند. قیله یک زن بسیار خوش‌نام و خوش روزی بوده است. قبیله‌ی اوس و خزرج که جزو انصار هستند، از فرزندان این زن بوده‌اند.

    إِيْهاً بَنِى قَيْلَةَ!
    وای ای پسران قیله!
    أَاُهْضَمُ تُراثَ أَبِى
    آیا ارثیه‌ی پدر مرا خُرد کنند
    وَ اَنْتُمْ بِمَرْأًى مِنِّى وَ مَسْمَعٍ وَ مُنْتَدًى وَ مَجْمَعٍ؟
     و شما مرا می‌بینید و سخنان مرا می‌شنوید و از کارهایی که شده خبر دارید و در این اجتماع هستید؟
    تَلْبَسُكُمُ الدَّعْوَةُ وَ تَشْمَلُكُمُ الْخَبْرَةُ
    خبر به همه‌ی شما می‌رسد، آیا بهانه‌ می‌آورید که نمی‌توانیم از شما دفاع کنیم
    وَ فِيكُمُ الْعُدَّةُ وَ الْعَدَدُ
    در حالی که هم می‌توانید و هم تعدادتان توانایی دفاع از من را دارد

    رنگ عوض کردن و نداشتن ثبات، از مصادیق بی‌وفایی

    لَكُمُ الدّارُ وَ الْجُنَنُ وَ الاَداةُ وَ الْقُوَّةُ، وَ عِنْدَكُمُ السِّلاحُ وَ الْجُنَّةُ

    هم خانه برای شماست و هم سپر و ادوات جنگ دارید و هم سلاح دارید و هم نیرو و هم این‌که دعوت پیغمبر _صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ_ به همه‌ی شما رسیده است. سپس جمله‌ی تأثر برانگیزی را می‌فرمایند:

    تُوافِيكُمُ الدَّعْوَةُ فَلاتُجِيبُونَ؟!
    دعوت کمک به خاندان پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ به همه‌ی شما رسیده است، پس جواب ما را نمی‌دهید؟!
    وَ تَأْتِيكُمُ الصَّرْخَةُ فَلاتُغِيثُونَ؟!
    و صدای ناله‌ی خاندان پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ در ظلمی که به پیغمبر شده است هم در مورد جای‌نشینی و هم در مورد غصب فدک به شما می‌رسد و شما به ما پناه نمی‌دهید؟!
    وَ اَنْتُمْ مَوْصُوفُونَ بِالْكِفاحِ
    شما همان کسانی است که معروف بودید به کفاح

    "كِفاحِ" یعنی کسانی که برای دفاع، پول و سِلاح و سپر ندارند امّا در دفاع از دین‌شان با دستان خالی‌ هم می‌جنگند!

    مَعْرُوفُونَ بِالْخَيْرِ وَ الصَّلاحِ
    یعنی شما به خیر و صلاح شناخته‌ شده‌ هستید که از پیغمبرتان دفاع می‌کنید
    وَ اَنْتُمُ الاُولى نُخْبَةُ اللّهِ الَّتِى انْتُخِبَتْ
    و شما اولین گروهی هستید که خداوند شما را انتخاب کرده است برای وفای به پیامبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ و دفاع از اسلام
    وَ الْخِيَرَةُ الَّتِى اخْتِيرَتْ لَنا أَهْلَ الْبَيْتِ
    و شما کسانی هستید که خدا شما انتخاب کرده بود تا از ما اهل‌بیت دفاع کنید

    بعد می‌فرمایند: الان فوران شِرک در همه‌جا پیچیده است و آتش جنگ و دعوت به هرج‌ومرج همه‌جا را فراگرفته است. نظامِ دین به هم خورده است و شما چقدر زود عوض شده‌اید!

    فَاَنّى جُرْتُمْ بَعْدَ الْبَيَانِ وَ اَسْرَرْتُمْ بَعْدَ الاِعْلانِ

    یعنی پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ حقّانیّت ما را به شما اعلان کرد و شما چه زود این اعلان را پوشاندید! و چه زود بعد از بیان پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ فراموش کردید! حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ ریشه‌ی وفا و اخلاق را اسلام بیان می‌کنند:

    وَ اَشْرَكْتُمْ بَعْدَ الاْءِيمانِ وَ جَبُنْتُمْ بَعْدَ الشَّجاعَةِ

    چطور بعد از ایمانی که آورده بودید، مشرک شدید و بعد از آن‌که برای دفاع از خاندان ما شجاعت داشتید،‌ حالا ترسو شده‌اید؟! بعد می‌فرمایند: من این‌ بی‌وفایی شما را تا آن‌جا می‌بینم که جزئی از قلب، وجود و اخلاق دائمی شما شده است.

    أَلا وَ قَدْ أَرى وَ اللّهِ اَنْ قَدْ اَخْلَدْتُمْ اِلَى الْخَفْضِ

    به خدا قسم می‌بینم که همه‌ی شما به زندگی راحت تکیه کرده‌اید
    وَ اَبْعَدْتُمْ مَنْ هُوَ اَحَقُّ بِالْبَسْطِ وَ الْقَبْضِ وَ رَكَنْتُمْ اِلَى الدَّعَةِ
    و دور کردید کسی را که سزاوارتر است به گرفتن و دادن _منظور اداره‌ی امور و امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ است_ و به رفاه رو آورده‌اید

    البته اسم امیرالمؤمنین را نیاورده‌اند امّا هر کسی حتا شنوندگان با توجّه به گفتگو‌های‌ بعدی‌شان متوجّه این مطلب شده‌اند.

    وَ نَجَوْتُمْ بِالضِّيقِ مِنَ السَّعَةِ، فَعُجْتُمْ عَنِ الدِّينِ

    و شما به زندگی راحت تکیه کردید و از دین برگشتید

    یعنی بی‌وفایی به دین و صاحب دین انسان را از دین بیرون می‌کند.

    إِنْ تَكْفُرُوا اَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الْأَرْضِ جَمِيعاً فَاِنَّ اللّهَ لَغَنِىٌّ حَمِيدٌ

    اگر همه‌ی شما عوض شده و کفران بورزید _یعنی نه‌ تنها بی‌وفایی بلکه کفران ورزیدن_ و همه‌ی زمینیان، خداوند متعال بی‌نیاز و پسندیده‌ است

    فراموشی تذکّرات و وصایای پیامبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ

    در ادامه حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ آیه نهم سوره‌ی ابراهیم را قرائت می‌فرمایند:

    أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لايَعْلَمُهُمْ اِلاَّ اللّهُ، جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَرَدُّوا اَيْدِيَهُمْ فى اَفْواهِهِمْ وَ قالُوا اِنّا كَفَرْنا بِما اُرْسِلْتُمْ بِهِ وَ اِنّا لَفِى شَكٍّ مِمّا تَدْعُونَنا اِلَيْهِ مُرِيبٍ

    یعنی آیا این‌ها را نخوانده‌اید که در این آیه داستان اقوام گذشته بیان می‌شود که وقتی رسولان می‌آمدند و معجزات و بیّنه می‌آوردند مخالفین برای‌ این‌که جلوی پیغمبران را بگیرند دست‌ها را روی دهان آن‌ها می‌گذاشتند تا حرف نزنند و می‌گفتند: ما به آن‌چه شما آورده‌اید کافر هستیم و شک داریم.
    این‌ها همه در حالی است که پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ فرموده‌اند:

    إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عِتْرَتِي‏ [28]

    من به جای خودم دو یادگاری می‌گزارم، یکی کتاب خدا و دیگری عترت‌ من است
    فإِنَّهُما لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی‌ یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوضَ

    یعنی این دو هرگز از هم جدا شدنی نیستند. لذا سخن اهل‌تسنن به تبعیّت از خلیفه‌ی دوم که گفت:
              حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّه‏[29]
    مخالف کلام پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ است که بارها فرموده‌اند: "لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی‌ یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوضَ" یعنی قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام هرگز از هم جدا نمی‌شوند تا در حوض کوثر بَر من وارد شوند.

    فریب کاری از مصادیق بی‌وفایی

     حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ هم در این‌جا می‌فرمایند:

    أَلا وَ قَدْ قُلْتُ الَّذِى قُلْتُ

    یعنی تمام این سخنان را گفتم و نکات اخلاقی مانند صبر و شکر و بالاتر از همه وفاداری را به شما تذکّر دادم امّا می‌دانستم:

    عَلى مَعْرِفَةٍ مِنِّى بِالْخَذْلَةِ الَّتِى خامَرَتْكُمْ وَ الْغَدْرَةِ الَّتِى اسْتَشْعَرَتْها قُلُوبُكُمْ

    که تنها گذاشتن من و بی‌وفایی نسبت به خاندان من جزء وجود شما شده است و می‌دانم که شما در حال فریب هستید و این فریبکاری جزئی از وجود و قلب شما شده است.

    وَ لكِنَّها فَيْضَةُ النَّفْسِ وَ نَفْثَةُ الْغَيْظِ وَ خَوَرُ القَناةِ وَ ضَعْفُ الْيَقِينِ وَ بَثَّةُ الصَّدْروَ مَعْذِرَةُ الْحُجَّةِ

    یعنی سخنان امروزم به خاطر این است که جانم بَر لب رسیده و اندوهم ژرف و نیروی جانم کاسته شده و ایمان شما نیز به سستی گراییده و اندوه و غصه‌ام فراوان و باید که عذر شمایان را قطع و برهانم را تمام کنم. لذا می‌فرمایند:

    فَدُونَكُمُوها فَاحْتَقِبُوها مُدْبِرَةَ الظَّهْرِ

     سوار شتر مراد شده‌اید، بتازید امّا بدانید که برای شما عاقبت نخواهد داشت

    و با این‌که در ابتدا، خویش را معرفی کرده‌اند باز در انتها می‌فرمایند:

    وَ اَنا ابْنَةُ {نَذِيرٍ لَكُمْ بَيْنَ يَدَىْ عَذابٍ شَدِيدٍ}

    و من دختر پیغمبری هستم که پیامبر آخر زمان است و بعد از او پیغمبری نخواهد آمد و ایشان نذیر شما است پیش از قیامت؛ یعنی دینِ دیگری نخواهد آمد.

    فَكِيدُونِى جَمِيعاً ثُمَّ لاتُنْظِرُونَ

    پس همه‌ی شما به ما اهل‌بیت‌ کِید و مَکر بورزید و منتظر جواب هم نباشید

    هرگونه عمل نماییم نتیجه‌ی آن را خواهیم دید

    سپس حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ یک‌ آیه‌ی فوق‌العاده قرائت کرده، می‌فرمایند: ای مردم! اگر به اعتقادات، اخلاق و احکام چه خوب و چه بَد عمل نمودید:

    فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ

    إن‌شاءالله همه ما آماده‌ی وفا، شکر، صبر و حلم، یاری پیغمبر صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ، امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ و حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ باشیم.
    خدایا! تو را قسم می‌دهیم به اسم اعظم اعظم اعظم خودت که وجود مقدّس پیغمبر اکرم صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ و به اسم اعظم اعظم خودت امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ و به اسم اعظمت امام زمان عَلَیهِ‌السَّلَامُ امروز ما، همه‌ی شیعیان را و فرزندان ما را در خدمت‌گزاری به آستان مقدّس امیرالمؤمنین عَلَیهِ‌السَّلَامُ، خطابه‌ی غدیر و حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ، خطبه‌ی فدک مؤفق بدار.
     
    وَالْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ

     

    پی‌نوشت‌ها


    [1] الروم (30) آیه 38
                ترجمه: به خویشاوند خودت حقّ‌شان را بده.
    [2] "فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي‏"؛/ مناقب الإمام أمیر المؤمنین عَلَيْهِ‌السَّلَامُ محمد بن سلیمان الکوفی، ج ٢، ص ٢١١؛ شرح الأخبار، القاضي النعمان المغربی، ج ٣، ص ٣٠؛ الأمالی، الشیخ الصدوق، ص ٥٧٥؛ علل الشرائع، الشیخ الصدوق،؛ ج ١، ص ١٨٦؛ کفایة الأثر، الخزاز القمی، ص ٦٥؛ دلائل الامامة، محمد بن جریر الطبری، ص ١٣٥ الأمالی، الشیخ المفید، ص ٢٦٠؛ الأمالی، الشیخ الطوسی، ص ٢٤؛ روضة الواعظین، الفتال. النیشابوری، ص ١٥٠؛ مناقب آل أبی طالب، ابن شهر آشوب، ج ٣، ص ١١٢
    [3] بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏43، ص: 171 و دلائل الإمامة (ط - الحديثة)، ص: 135
    [4] "فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي‏"؛/ مناقب الإمام أمیر المؤمنین عَلَيْهِ‌السَّلَامُ محمد بن سلیمان الکوفی، ج ٢، ص ٢١١؛ شرح الأخبار، القاضي النعمان المغربی، ج ٣، ص ٣٠؛ الأمالی، الشیخ الصدوق، ص ٥٧٥؛ علل الشرائع، الشیخ الصدوق،؛ ج ١، ص ١٨٦؛ کفایة الأثر، الخزاز القمی، ص ٦٥؛ دلائل الامامة، محمد بن جریر الطبری، ص ١٣٥ الأمالی، الشیخ المفید، ص ٢٦٠؛ الأمالی، الشیخ الطوسی، ص ٢٤؛ روضة الواعظین، الفتال. النیشابوری، ص ١٥٠؛ مناقب آل أبی طالب، ابن شهر آشوب، ج ٣، ص ١١٢
    [5] بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏20، ص: 130
    [6] من لا يحضره الفقيه، ج‏4، ص: 244، پاورقی 2
    [7] بحارالأنوار جلد 29 صفحه 109 حدیث 3 و تفسر فرات کوفی صفحه‌ 473 حدیث 619 شرح سوره‌ی الحشر
    [8] الحشر (59) آیه 6
    ترجمه: و آن‌چه را خدا از آنان به رسم غنيمت عايد پيامبر خود گردانيد، [شما براى تصاحب آن‏] اسب يا شترى بر آن نتاختيد، ولى خدا فرستادگانش را بر هر كه بخواهد چيره مى‏گرداند، و خدا بر هر كارى تواناست.
    [9] الروم (30) آیه 38
    [10] تفسير القمي، ج‏2، ص: 155
    [11] الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج‏1، ص: 90؛ احتجاج أمير المؤمنين عَلَيْهِ‌السَّلَامُ على أبي بكر و عمر لما منعا فاطمة الزهراء سلام‌الله‌علیها فدك بالكتاب و السنة/ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏29، ص: 128
    [12] «فَدَعَا بِكِتَابٍ فَكَتَبَهُ لَهَا بِرَدِّ فَدَكَ فَخَرَجَتْ وَ الْكِتَابُ مَعَهَا، فَلَقِيَهَا عُمَرُ فَقَالَ: يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ! مَا هَذَا الْكِتَابُ الَّذِي مَعَكِ؟ فَقَالَتْ: كِتَابٌ كَتَبَ لِي أَبُو بَكْرٍ بِرَدِّ فَدَكَ، فَقَالَ: هَلُمِّيهِ إِلَيَّ، فَأَبَتْ أَنْ تَدْفَعَهُ إِلَيْهِ، فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ- وَ كَانَتْ عَلَيْهَا السَّلَامُ حَامِلَةً بِابْنٍ اسْمُهُ: الْمُحَسِّنُ فَأَسْقَطَتِ الْمُحَسِّنَ مِنْ بَطْنِهَا، ثُمَّ لَطَمَهَا، فَكَأَنِّي‏.......»؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏29، ص: 192
    [13] الدر النظيم في مناقب الأئمة اللهاميم، ص: 480 و الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج‏1، پاورقی صفحه 165
    [14] بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏18، صفحه202
    [15] إخلاص (112) آیات 2 الی 4
    [16] الشوری (42) آیه 11
    [17] التوبة (9) آیه 128
    [18] النحل (16) آیه 125
    ترجمه: با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به [شيوه‏ اى] كه نيكوتر است مجادله نماى.
    [19] یک ضرب‌المثل عربی می‌باشد. کنایه‌ از این‌که می‌خواستید فقط کف‌های روی شیر را بردارید امّا خود شیر را برداشتید.
    [20] سُمْعَه به معنای رساندن خبر عمل خوب خود، به گوش دیگران است.
    [21] عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ سَلَمَةَ صَاحِبِ السَّابِرِيِّ عَنْ أَبِي الصَّبَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِ‌السَّلَامُ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ الصَّوْمُ لِي وَ أَنَا أَجْزِي عَلَيْه‏؛/ الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏4، ص: 63
    [22] شرح الكافي-الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندراني)، ج‏2، ص: 387
    [23] دعائم الإسلام، ج‏1، ص: 367
    [24] القلم (68) آیه 4
    [25] یونس (10)‌ آیه 62
    ترجمه: آگاه باشيد، كه بر دوستان خدا نه بيمى است و نه آنان اندوهگين مى‏شوند.
    [26] این یک اصطلاح است.
    [27] بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏68، ص: 382
    [28] كمال الدين و تمام النعمة، ج‏1، ص: 235 و الأمالي (للطوسي)، النص، ص: 162
    [29] قَالَ أَخْبَرَنِي أَبُو حَفْصٍ عُمَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الصَّيْرَفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْحُسَيْنِ الْعَبَّاسُ بْنُ الْمُغِيرَةِ الْجَوْهَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ أَحْمَدُ بْنُ مَنْصُورٍ الرَّمَادِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ صَالِحٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَنْبَسَةُ قَالَ أَخْبَرَنِي يُونُسُ عَنِ ابْنِ شِهَابٍ عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُتْبَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ قَالَ لَمَّا حَضَرَتِ النَّبِيَّ ص الْوَفَاةُ وَ فِي الْبَيْتِ رِجَالٌ فِيهِمْ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص هَلُمُّوا أَكْتُبْ لَكُمْ كِتَاباً لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَداً فَقَالَ عُمَرُ لَا تَأْتُوهُ بِشَيْ‏ءٍ فَإِنَّهُ قَدْ غَلَبَهُ الْوَجَعُ وَ عِنْدَكُمُ الْقُرْآنُ حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّه‏؛ الأمالي (للمفيد)، النص، ص: 36 وصفحه 358و بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏22، ص: 473 و هم‌چنین در منابع اهل سنت می‌توان به: صحیح بخاری باب کتابه العلم من کتاب العلم ۱/۲۲ و مسند احمد بن حنبل تحقیق احمد محمد شاکر حدیث ۲۹۹۲ و طبقات ابن سعد ۲/۲۴۴ چاپ بیروت / صحیح بخاری، کتاب العلم، باب کتابة العلم، ج1 ص39، ج2 ص 118 - ج4، باب قول المریض از کتاب المرضی، ص5 - ج6، باب مرضی النبی و وفاته، ص11 – ج4 کتاب الجهاد، باب جوائز الوفد، ص85.

    صفحه اصلی  |  دانشنامه  |  درباره ما  |  ارتباط با ما  |  العربیة  |  English  |  نقشه سایت  |  مدیر
    Copyright © 2008 - 2020 KhetabeGhadir.com - All rights reserved.