به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
در ضمن مجلس دوازدهم جامع فدک
معرفی حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ در کتاب حلقهی وصل رسالت و امامت توسط آقای وحید خراسانی با دقّت و تفصیل بیان شده است و بسیار جالب و مفید میباشد.
قوس نزولی و صعودی انسان در قرآن
ایشان میگویند: حدود پنجاهوهشت آیه از قرآن کریم در مورد انسان بحث کرده و اسم انسان را آورده است و به غیر از چند مورد، عموماً هم انسان را به صورت معرفه آورده است. این آیات از مبداء سِیر انسان شروع و به منتها ختم میشود و این از اعجاز قرآن میباشد که مبداء و منتها را بیان کرده است. یکی از مواردی که به مبداء پرداخته این آیه است:
خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ [1]
"عَلَق" به معنای خون بسته و نطفه میباشد. قرآن سِیر صعودی انسان را نیز اینگونه بیان میفرماید:
الرَّحْمنُ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ * خَلَقَ الْإِنْسانَ * عَلَّمَهُ الْبَيانَ [2]
عبارت "عَلَّمَهُ الْبَيانَ" جزو سِیر صعودی انسان است و "خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ" ابتدای سِیر انسان است.
توضیح آیهی عَلَّمَهُ الْبَيانَ
حیوان ناطق تعریفی است که در فلسفه و منطق از انسان میکنند و منظور از این نطق، نطق زبان نیست بلکه ریشهی نطق زبان است. "الإنسانُ حيوانٌ ناطقٌ" یعنی "حيوانٌ متفکّرٌ" زیرا که بلبل هم صحبت میکند اما به او ناطق گفته نمیشود. بنابراین پُشت این ناطق بودن انسان، تفکّر و تعقّل وجود دارد. قرآن که میفرماید:
عَلَّمَهُ الْبَيانَ [3]
یعنی تفکّر را تعلیم داده است. این "الْبَيانَ" از تفکّر شروع میشود تا اظهار تفکّر که عبارت از گفتن با زبان است. لذا ضمن اینکه در این آیات سِیر حرکت انسان بیان میشود تا به "الْبَيانَ" که قوّهی تفکّر و عاقلهی انسان است، در آیاتی این سِیر انسان به دو شاخه تقسیم میشود: یک سِیر به سمت بَدی و یک سِیر به سمت خوبی؛ قرآن میفرماید:
إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً [4]
آدم، خلاصهی عالَم
آقای وحید میگویند: یک سوره در قرآن به نام الإنسان است که همهی پنجاهوهشت بحث در قرآن در این سوره خلاصه میشود که بالاترین مقامات را برای انسان بیان میکند.
هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ حينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً [5]
در آیهی قبل آمده بود:
خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ [6]
یا آیه
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طين [7]
"سُلالَةٍ" به معنی خلاصه است. در زیارت نماز استغاثه به امام زمان عَلَیهِالسَّلَامُ هم گفته میشود:
وَ سُلَالَةِ النُّبُوَّةِ وَ بَقِيَّةِ الْعِتْرَة [8]
و یا آیهی
ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً في قَرارٍ مَكينٍ [9]
آقای وحید خراسانی میفرمایند: تمام دنیا ببیند! این سوره که سورهی انسان است یعنی سورهی جهان؛ سورهی تمام عالم امکان؛ در یک شعری که به امیرالمؤمنین عَلَیهِالسَّلَامُ منتسب است، حضرت میفرمایند:
وَ تَزْعُمُ أَنَّكَ جِرْمٌ صَغِيرٌ ********** وَ فِيكَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَكْبَرُ [10]
آیا گمان میکنی که تو جِرم کوچکی هستی، در حالی که در تو عالم بزرگتری پیچیده گشته است.
صورتِ انسانیّت، بزرگترین حجّت خداوند
بعد ایشان میگوید: انسان را عُصارهی عالَم است و به یک روایت فوقالعاده اشاره میفرمایند:
و قال الصادق عَلَیهِالسَّلَامُ: إِنَّ الصّورَةَ الإِنسانِيَّةَ أَكبَرُ حُجَّةِ اللّهِ عَلى خَلقِهِ [11]
حضرت صادق عَلَیهِالسَّلَامُ میفرمایند: صورت انسانیّت، بزرگترین حجّت خداوند برای تمام آفرینش است
"الصّورَةَ" معمولاً به فعلیّت گفته میشود. مثلاً در درخت سیب، به شکوفه آن، سیب گفته نمیشود زیرا هنوز به فعلیّت در نیامده است و وقتی سیب بالفعل شد، میگویند: صورت سیب.
و هِيَ الكِتابُ الَّذي كَتَبَهُ بِيَدِهِ
و آن را خداوند به دست خودش نوشته است
یعنی انسان، اول صورت انسانیّت به واسطهی واسطهی دیگری آفریده نشده است که البته با روایات دیگری نیز همخوانی دارد. پیغمبر اکرم صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ در پاسخ سوال جابر که در مورد اولین خلق پرسیده بود، فرمودند:
فَقَالَ نُورُ نَبِيِّكَ يَا جَابِرُ [12]
لذا اولین چیزی که خداوند آفرید، صورت انسانیّت است.
و هِيَ الهَيكَلُ الَّذي بَناهُ بِحِكمَتِهِ
خداوند با حِکمت خودش این هیکل _چهره، صورت، دستوپا و..._ را آفریده است
و هِيَ مَجموعُ صُوَرِ العالَمينَ
و این صورت انسانیّت، مجموع تمام صورتهای عالمیان را دارد
بنابراین منظور این صورت ظاهری نیست و همان فعلیّت و روح انسان است. این "مَجموعُ صُوَرِ العالَمينَ" یعنی هم از فرشتگان، جمادات، نباتات و....
و هِيَ المُختَصَرُ مِنَ العُلومِ فِي اللُّوْحِ الْمَحْفُوظِ
و این صورت انسانیّت، خلاصه و مختصری از دانشهای لوح محفوظ است
و هِیَ الشّاهِدُ عَلی کُلِّ غائِبٍ، و هِیَ الحُجَّهُ عَلی کُلِّ جاحِدٍ
و آن شاهد بر هر غایبی _یعنی غیب میداند_ است و او حجّت و دلیل است بر هر انکار کنندهای
و هِیَ الطَّریقُ المُستَقیمُ إِلی کُلِّ خَیرٍ
و این صورت انسانیّت راه مستقیم است به سوی کل خیر
که ترجمهای از این جملهی پیغمبر اکرم صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ در خطابهی غدیر است:
مَعاشِرَ النّاسِ، اَنَا صِراطُ اللَّهِ الْمُسْتَقیمُ الَّذى اَمَرَكُمْ بِاتِّباعِهِ
هان مردمان! صراط مستقیم خداوند منم که شما را به پیروی آن امر فرموده است
و هَيَ الصراط الممدود بین الجنة و النار
و آن راهی است که بین بهشت و جَهنّم قرار دارد
کسانی هم که میخواهند از جهنّم به بهشت بروند، باید با صورت انسانیّت بروند.
آقای وحید خراسانی سپس به صورت مفصل در مورد عالَم خلقت و اینکه مبداء مادی عالَم خلقت "ماءٍ مَهينٍ[13]"، "صَلْصالٍ[14]" و "نُطْفَةٍ[15]" است، صحبت میفرمایند و در بحث مبداء معنوی عالَم خلقت هم به آیه
هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ حينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً [16]
اشاره میکنند. در روایتی از امام صادق عَلَیهِالسَّلَامُ آمده است:
فَقَالَ كَانَ شَيْئاً وَ لَمْ يَكُنْ مَذْكُورا [17]
که البته در روایتی دیگر آمده است:
كَانَ مَذْكُوراً فِي الْعِلْمِ وَ لَمْ يَكُنْ مَذْكُوراً فِي الْخَلْق [18]
بعد آقای وحید اشاره میکنند که قرآن کریم به این مقام انسان اشاره دارد:
إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً [19]
یعنی به دو شاخه تقسیم میشود؛ یا شاکر میشود که به شجرهی طبیّه میرسد و یا کافر میشود که به شجرهی خبیثه منتهی میگردد. ایشان بعد از اینکه به آیات این دو شجره میپردازند و میگویند شجرهی طیّبه همان است که در سورهی انسان خداوند میفرماید:
إِنَّ الْأَبْرارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كانَ مِزاجُها كافُورا [20]
که تعبیر آن برای حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ و امیرالمؤمنین عَلَیهِالسَّلَامُ و فرزندانشان است که ایشان سه روز پُشت سر هم غذای خودشان را به مسکین، یتیم و اسیر میدهند که قرآن هم به آن اشاره کرده است:
وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيرا [21]
و البته تا آخر سورهی انسان در مورد ایشان نازل شده است که محور ایشان حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ هستند. آقای وحید خراسانی در ادامه در مورد مقام انسان این آیه را نیز بیان میکنند:
وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلاَّ هُو [22]
و نظرشان این است که یکی از مصادیق "لا يَعْلَمُها إِلاَّ هُو" انسان است. یعنی مقام انسان، مقامی است که "لا يَعْلَمُها إِلاَّ هُو" میباشد. و دیگری
وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتاب [23]
است که روایاتی داریم که ائمه علیهمالسلام فرمودهاند، ما "أُمُّ الْكِتاب" هستیم و "أُمُّ الْكِتاب" نزد ما است. که محوریّت تمام اینها بَر میگردد به وجود مقدّس حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ و در آیات کریمهی قرآن، در هر کجا که در مورد مقامات انسان صحبت میشود، اولین مصادیق آن پیغمبر اکرم صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ، امیرالمؤمنین عَلَیهِالسَّلَامُ و حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ هستند.
وَالْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ
[1] العلق (96) آیه 2
ترجمه: انسان را از عَلَق آفريد.
[2] الرحمن (55) آیات 1 الی 4
ترجمه: [خداى] رحمان * قرآن را ياد داد * انسان را آفريد * به او بيان آموخت.
[3] الرحمن (55) آیه 4
ترجمه: به او بيان آموخت.
[4] الإنسان (76) آیه 3
ترجمه: ما راه را بدو نموديم؛ يا سپاسگزار خواهد بود و يا ناسپاسگزار.
[5] الإنسان (76) آیه 1
ترجمه: آيا انسان را آن هنگام از روزگار [به ياد] آيد كه چيزى درخورِ يادكرد نبود؟
[6] العلق (96) آیه 2
ترجمه: انسان را از عَلَق آفريد.
[7] المؤمنون (23) آیه 12
ترجمه: و به يقين، انسان را از عصارهاى از گِل آفريديم.
[8] بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج98، ص: 373
[9] المؤمنون (23) آیه 13
ترجمه: سپس او را [به صورت] نطفه اى در جايگاهى استوار قرار داديم.
[10] مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج3، ص: 272
[11] منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج19، ص: 289 و التعلیقة علی الفوائد الرضویة، القاضي سعید القمی، ص ٥٣ و با اندکی اختلاف، فیض کاشانی، تفسیرالصافی، ج1، ص92.
[12] متن کامل روایت به این ترتیب است: «وَ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: قُلْتُ لِرَسُولِ اللَّهِ صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ أَوَّلُ شَيْءٍ خَلَقَ اللَّهُ تَعَالَى مَا هُوَ فَقَالَ نُورُ نَبِيِّكَ يَا جَابِرُ خَلَقَهُ اللَّهُ ثُمَّ خَلَقَ مِنْهُ كُلَّ خَيْر.» بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج15، ص: 24
[13] السجدة (32) آیه 8؛ {ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهينٍ}
ترجمه: سپس [تداوم] نسل او را از چكيده آبى پست مقرّر فرمود.
[14] الحجر (15) آیه 26؛ {وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُون}
ترجمه: و در حقيقت، انسان را از گِلى خشك، از گِلى سياه و بدبو، آفريديم.
[15] الإنسان (76) آیه 2؛ {إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَليهِ فَجَعَلْناهُ سَميعاً بَصيراً}
ترجمه: ما انسان را از نطفه اى اندرآميخته آفريديم تا او را بيازماييم و وى را شنوا و بينا گردانيديم.
[16] الإنسان (76) آیه 1
ترجمه: آيا انسان را آن هنگام از روزگار [به ياد] آيد كه چيزى درخورِ يادكرد نبود؟
[17] متن کامل روایت به این صورت است:«عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ حُمْرَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَیهِالسَّلَامُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً فَقَالَ كَانَ شَيْئاً وَ لَمْ يَكُنْ مَذْكُوراً قُلْتُ فَقَوْلُهُ أَ وَ لا يَذْكُرُ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ يَكُ شَيْئاً قَالَ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً فِي كِتَابٍ وَ لَا عِلْمٍ»المحاسن، ج1، ص: 243
[18] بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج57، ص: 328
[19] الإنسان (76) آیه 3
ترجمه: ما راه را بدو نموديم؛ يا سپاسگزار خواهد بود و يا ناسپاسگزار.
[20] الإنسان (76) آیه 5
ترجمه: همانا نيكان از جامى نوشند كه آميزه اى از كافور دارد.
[21] الإنسان (76) آیه 8
ترجمه: و به [پاس] دوستىِ [خدا]، بينوا و يتيم و اسير را خوراك مى دادند.
[22] الأنعام (6) آیه 59
ترجمه: و كليدهاى غيب، تنها نزد اوست. جز او [كسى] آن را نمى داند.
[23] الرعد (13) آیه 39
ترجمه: و اصل كتاب نزد اوست.

|