درسی از خطابه ی غدیر
به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
ربوبیت خداوند
معمولاً بعد از هر چند جمله اي در خطابه ي غدير راجع به ذات و فعل خداوند تذکر داده شده است، پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله ضمن اين که در مورد توحيد مستقيماً سخن نمي فرمایند، بلکه حمد و ثنا، تقديس و تنزيه را بيان مي فرمايند.
قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ [1] دور و منزه از خصایص آفریده هاست.
خداوند مقدّس و منزّه است. همان طور که در درس گذشته تذکر داده شد، اين تکرار نيست. هر چه قدر ما خداوند را در ذات و فعلش، تسبيح و تنزيه کنيم، خداوند باز هم مقدّس است و هرچه قدر خداوند را تقديس و تنزيه کنيم، خداوند از آن تنزيه و تقديس ما هم مقدّس است.
رَبُّ الْمَلائكَةِ وَالرُّوحِ [2]هموست پروردگار فرشتگان و روح
اين فعل خداوند است. خداوند که رَبُّ الْمَلائكَةِ وَالرُّوحِ است، ربوبيّت مي کند. وقتي که موسي و هارون علیهما السلام نزد فرعون واطرافيانش رفتند، فرعون از ايشان پرسيد: قالَ فَمَنْ رَبُّكُما يا مُوسى [3] گفت: اي موسي، پروردگار شما کيست؟
چرا که من پروردگار همه ي اهل مصر هستم.
قالَ رَبُّنَا الَّذي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى حضرت موسی فرمود: پروردگار ما کسي است که به هر موجودي، هستی عطا مي کند و سپس حرکت مي دهد و هدايت
مي کند.
حوزه ی ربوبیت
ربوبيّت چند حوزه دارد: آفرینش، تعيين هدف، دادن ابزار و حرکت دادن به سوي هدف.
خداوند متعال پس از اسم الله دو اسم دارد که خيلي بزرگ است و تمام اسم هاي ديگر زير مجموعه ي اين دو اسم اند: رَبّ و رحمان ؛ لذا جايز نيست رَبّ و رحمان براي موجودات ديگر اسم گذاري شوند. بعضي از اسم هاي ذات را نمي شود براي بشر اسم گذاری کرد؛ مثل حي . لذا بايد عبدالرحمان، عبدالصمد، عبدالرب بگذاريم. ربّ از اسم هاي اختصاصي خداوند است.
اسمي است که فعل خداوند را نشان مي دهد. هم هستي مي دهد، هم هدف تعيين مي کند، هم ابزار مي دهد و هم آنها را به حرکت درمي آورد.
در قرآن می خوانيم: رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَة [4]
فَدَعا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ [5]
لذا ربوبيّت به خدا اختصاص دارد و در بيشتر ادعيه نيز، با اسم ربّ خدا را صدا مي کنيم. هر کاري که از خدا مي خواهيم، با اسم ربوبيّت خداوند است؛ چرا که اين اسم همه جا حاکم است. اگر از خدا شفا مي خواهيم، پول و ثروت مي خواهيم، غفّاريت مي خواهيم، با اسم ربوبيّتش می خواهیم؛ لذا معمولاً در دعاها آمده: رَبِّ...
خداوند متعال أسمائی دارند که در رأس مخروط آنها هُوَ قرار مي گيرد؛ زيرمجموعه اش الله است و پايينتر از آن أحد قرار مي گيرد و صَمَد هم ترجمه ي أحد است.
بعد از اين ها رَبّ و رحمان اند.
الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى [6]
خداوند به عرش مستولي است که با صفت رحمانيّت بيان شده است.
رحمانيّت يکي از بزرگترين صفات خداوند است و به معناي مطلق محبّت و رحمت خداوند بر همه ي موجودات و در همه ي سطوح است. ربوبيّت هم همين گونه است. اداره و مديريت جزئي و کلّي جهان از انسان تا کهکشان، مربوط به رَبّ است.
علت اين که معمولاً رَبُّ الْمَلائكَةِ وَالرّوحِ و يا قُدّوسٌ سُبّوحٌ رَبُّ الْمَلائكَةِ وَالرّوحِ مي گويند، اين است که خلق ملائکه و روح در نظر مردم بزرگتر است و گرنه آفرینش يک نوترون هم، همين است و براي خداوند تفاوتي در امرخلقت وجود ندارد؛ ولي از نظر مردم ملائکه و روح، موجودات بزرگتري اند.
جهت نشان دادن عظمت ربوبيّت به مردم و براي تعظيم رَبُّ الْمَلائكَةِ وَالرّوحِ گفته شده است.
همه ي اين ها ربوبيّت است.
در قرآن کريم داريم: قُلْ أعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ* مَلِكِ النَّاسِ* إلهِ النَّاسِ [7] و یا قُلْ أعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ [8]
در خطابه ی غدير داريم: وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ [9] و پروردگار پری و انسان
منابع
[1] سروش آفتاب / قسمت 1 :64
[2] . سروش آفتاب / قسمت 1 :64
[3] . طه(20): 49.
[4] طه :(20) 50.
[5]. بقره (2): 201.
[6] . قمر(54): 10.
[7] .طه (20) :5.
[8] .ناس (114):3ـ1.
[9] .فلق (113): 1
[10] . سروش آفتاب / قسمت 1 :72

|
تاریخ درج: 14/09/1392 | کد مطلب: 14 | تعداد نظرات: 0 | تعداد بازدید: 2923