عاشقی بر سر دار
به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
عاشقی بر سر دار
میثم، آزاد شده ی علی علیه السّلام بود. از همان روزی که برای اولین بار چشمش به ایشان افتاد، حتی قبل از آن که او را از زنی که اهل طایفه بنی اسد بود، خریداری کند، میثم بنده ی عشق علی علیه السّلام شد.

أمیر المؤمنین علیه السّلام، پیش تر سرگذشت و سرنوشت میثم را از زبان پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم شنیده بود و میثم از قبل به اهل بیت پیامبر علیهم السلام علاقه مند بود، ولی آن ملاقات، زندگی میثم را عوض کرد.
أمیرالمؤمنین علیه السّلام نامش را پرسیدند. میثم گفت: نامم سالم است. حضرت لبخندی زدند و فرمودند: «رسول خدا به من فرمودند نام اصلی تو میثم است.»
میثم تکان خورد. او ایرانی بود و اهل نهروان، پدرش یحیی، نام او را میثم نامیده بود.
هرچند از زمان اسارت تا آن روز کسی او را به نام میثم نمی شناخت. پس، از آن به بعد خود را میثم می نامید.
میثم، که به علت شغلش به او میثم تمّار یا خرما فروش می گفتند، افتخار شاگردی أمیرالمؤمنین علیه السّلام را داشت و حضرت به علت روح بزرگ او، بسیاری از اسرار را برایش آشکار کرده بودند. میثم از بسیاری از حوادث آینده آگاهی داشت، دانای رازهای نهان بود که این را نیز از مولایش علی علیه السّلام فرا گرفته بود.
او را جزو اصحاب سرّ امیرمومنان می دانستند. روزی از أمیر المؤمنین علیه السّلام شنید :
«حدیث و سخن اهل بیت بسیار سنگین و دشوار است و آن را کسی جز فرشتگان مقرّب یا پیامبری صاحب رسالت و یا بنده ی مؤمن توان تحمل ندارد.»
میثم توضیح خواست . حضرت تبسمی کرد و فرمود:
«آیا هر صاحب دانشی می تواند هر علمی را حمل کند و بار آن را بکشد؟ به خدا سوگند نه! پیامبر در روز غدیر خم دست من را گرفت و فرمود هر که من مولایش هستم، این علی مولای اوست. ولی جز اندکی، آیا دیگران این کلام پیامبر را به دوش کشیدند، فهمیدند و عمل کردند؟ بشارت باد بر شما که با آن چه از گفته ی پیامبر صلّی الله علیه وآله حمل کردید و به آن متعهد ماندید، پس خداوند به شما امتیازی بخشید که به فرشتگان و رسولان نداد.»
سرانجام میثم در 22 ذی الحجّه همان گونه که خود از قول مولایش پیش بینی کرده بود، به شهادت رسید. او را سه روز بر بالای نخلی که از قبل، پیش گویی شده بود، آویختند و او در حالی که دست ها و پاهایش را قطع کرده بودند، افشاگری جنایات حکومت ابن زیاد و یزید را می کرد.
تا اینکه به دستور عبیدالله زبانش را نیز بریدند و سرانجام به وسیله ی نیزه به شهادت رسید.
به این گونه بود که وعده ی پیامبر صلّی الله علیه و آله وسلّم و أمیر المؤمنین علیه السّلام در باره ی میثم تمّار، به واقعیت پیوست.

|
تاریخ درج: 14/11/1392 | کد مطلب: 4 | تعداد نظرات: 3 | تعداد بازدید: 2868