معنای عدل چيست؟
به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
معنای عدل چيست؟
uplo/26947-1.jpg)
«إعْطَاء كُلَّ ذِي حَقٍّ حَقَّه» [14]
این معنای عدل است؛ به هر صاحبِ حقّی، حقّش را بدهيم.
به طور مثال مي گویيم کسی که کارگری می کند، باید روزی بیست تومان بگيرد. کسی که مهندسی مي کند، باید روزی دویست تومان بگيرد.
پس اگر به مهندس بیست تومان بدهند و به کارگر دویست تومان بدهند، اين خلاف عدل است.
«إنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إمَّا شاكِراً وَ إمَّا كَفُورا» [15]
می خواهیم بگویيم خداوند متعال، عادل است؛ پس باید انسان را آزاد آفريده باشد تا بهشت و جهنم داشته باشد. بنابراين عدل ـ که جزء اصول اعتقادات شيعه و اصول مذهب است ـ نشانه ی استحقاق ثواب و عقاب و دلیل امر و نهي خداست؛ پس معاد و بهشت و جهنم، درست است.
ان شاءالله در آينده، اگر بحث ادامه پيدا کرد، عدل در توحيد و ... را می خوانيم.
عدل معنای ديگری هم دارد که البته اين جا خيلی گذرا مطرح شده:
«وَضْعُ كُلِّ شَيءٍ في مَوْضِعِه» [16]
هر چيزی را در جای خودش قرار دادن.
اين معنا منافاتی با معنای قبلی ندارد، بلکه فراگيرتر است. این که به دو کفه ی ترازو، «عدلين» می گویند، از همين لغت است؛ چون هر کدام درجای خودشان اند و با هم موازنه دارند. هر چيزی که بالانس باشد عدل است. پيامبر اکرم صلی الله عليه وآله در خطابه ی غدير راجع به ائمه عليهم السّلام می فرمايند:
«مَعاشِرَالنّاسِ، أَنَا صِراطُ اللَّهِ الْمُسْتَقيمُ الَّذي أَمَرَكُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِيٌّ مِنْ بَعْدي. ثُمَّ وُلْدي مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةُ (الْهُدي)، يَهْدونَ إِلَي الْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلونَ» [17]
«هان مردمان! خداوند را صراط مستقیم منم که فرمان به پیروی آن داده و سپس علی است و آن گاه فرزندانم از نسل او، پیشوایان هدایت اند که به راستی و درستی راه می برند و با حق دادگری کنند. به سوی حقّ هدايت می کنند و با حقّ عدالت می ورزند.» يعنی با ملاک حقّ، هر چيزی را سر جای خودش قرار می دهند؛ مثلاً در مورد امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّريف همين جا می فرمایند:
«اَلَا إِنَّهُ يَسِمُ كُلَّ ذي فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَ كُلَّ ذي جَهْلٍ بِجَهْلِهِ.» [18]
«هشدار! او به هر ارزشمندی به اندازه ی ارزش او و به هر نادان و بی ارزشی به اندازه ی نادانی اش نیکی کند.»
«به هر صاحبِ فضلی به اندازه ی فضلش و به هر صاحبِ جهلی به اندازه ی جهلش می دهد.» یعنی عدالت دارد و هر چيزی را سر جاي خودش می گذارد.
يکی از بزرگترين آثار مديريت بين المللی ـ که در کتابهای مديريت بحث شده ـ اين است که يک مدير موفّق کسی است که استعدادها را شناسايی کند و از هر استعدادی به اندازه ی توانش استفاده نماید. اين عدل است.
«وَضْعُ كُلِّ شَيءٍ في مَوْضِعِه»
خدا به اين معنا هم عادل است؛ يعنی در عالَم تکوين، هر چيزی در جای خودش است؛ چشم، گوش، بينی، دست، پا و... . جالب است که اين عدل در ذرّه ذرّه ی اشياء جریان دارد. در واقع يکی از زيرشاخه های ربوبيّت و رحمانيّت خداست.
«وَ قَالَ النَّبِيُّ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ بِالعَدلِ قَامَتِ السَّماواتُ وَ الأَرضُ» [19]
به اين معنا هم خداوند عادل است.
منابع:
[14] مستدركالوسائل جلد 13 صفحه 158 ذكر ما ينبغي أن يأخذ الوالي به نفسه.
[15] الإنسان (76): 3.
[16] ولاية الفقيه في حكومة الإسلام جلد4صفحه 128.
[17] سروش آفتاب / قسمت 120:7
[18] سروش آفتاب / قسمت8 :132
[19] عوالياللآلي جلد4 صفحه102 الجملة الثانية في الأحاديث المتعلقة

|
تاریخ درج: 12/01/1393 | کد مطلب: 2 | تعداد نظرات: 0 | تعداد بازدید: 1682