معرفی دشمنان
به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
دشمنی در خانه
ظرفی سفالین پر از شیر را جلوی خویش نهاده بود و به آن خیره شده بود . تصمیم خود را گرفته بود ولی برای انجام آن مردد بود. نیم نگاهی به بطری کوچک و زرینی داشت که صبح پدر به دستش داده بود. ظرف زرینی که از کاخ خلیفه برایش فرستاده بودند. سعی می کرد به محتوای زهر آگین ظرف فکر نکند.
نامش جعده ، دختر اشعث بن قیس کندی بود و سال ها بود که در منزل حسن بن علی علیهما السلام به عنوان همسر ایشان زندگی می کرد.
پدرش سال ها قبل، زمانی که امیر المومنین علی علیه السلام از دختر عمویش خواستگاری کرده بود با نیرنگ عمو را از ازدواج دخترش با امام حسن مجتبی علیه السلام منصرف کرده و جعده را پیشنهاد داده بود. جعده که از جوانی بسیار زیاده طلب بود با این امید که به همسری خلیفه ی بعدی مسلمانان در می آید با ایشان ازدواج کرد ولی زندگی ساده ی نوه ی پیامبر صلی الله علیه و آله هیچ شباهتی به کاخ رویاهایش نداشت. اکنون سال ها می شد که امام حسن علیه السلام بعد از امضای قرارداد صلح، بالاجبار خلافت را به معاویه واگذار کرده بود و جهل و بی وفایی مردم، ایشان را خانه نشین کرده بود. جعده که در این سال ها صاحب فرزندی نیز نشده بود(1) کم کم با رویاهای جوانی خود خداحافظی کرده بود تا آن روز که پدرش به دیدارش آمد.
اشعث بن قیس کندی که از مخالفان سرسخت امیرالمومنین علی علیه السلام بود و در توطئه ی قرآن بر نیزه کردن نیز دست داشت حامل پیغامی محرمانه از طرف خلیفه وقت، معاویه لعنت الله علیه برای دخترش، جعده بود. جعده هیچ گاه نفهمید پدرش با این دشمنی دیرینه با آل علی علیه السلام چگونه راضی به ازدواج او با پسر بزرگ آن امام شده بود. پدر به جعده گفت:« معاویه در صدد است برای جانشینی پسرش یزید لعنت الله علیه از مردم بیعت بگیرد و از آن جایی که همسرت بزرگ ترین مانع برای جانشینی یزید لعنت الله علیه است دچار مشکل شده است. آن جاست که بخت به در خانه ی تو روی آورده و معاویه لعنت الله علیه به یاد دوستی ما افتاده ، پس خواست به تو پیغامی بدهم تا برایش کاری مهم انجام دهی . او از تو خواسته این ظرف را که حاوی زهری کشنده است در غذای همسرت بریزی.
معاویه لعنت الله علیه قسم خورده در ازای این کار و به رسم پاداش صد هزار درهم برایت بفرستد و علاوه بر آن همسری با یزید خلیفه ی بعدی را هم برایت وعده داده است.»(2)
با شنیدن این حرف پشت جعده لرزید چند لحظه ای به یاد محبت های امام حسن مجتبی علیه السلام و خلوص و معنویت ایشان افتاد ولی وعده ی زندگی در کاخ شام و همسری خلیفه یزید وسوسه ی عجیبی بود که او را رها نمی کرد . بطری زرین پر از زهر را نگاه کرد و آن را با ظروف سفالین منزل خود مقایسه کرد و به آرامی سم را درون کاسه ی شیر خالی کرد. جعده می دانست که کمی بعد همسرش که آن روز را روزه بوده برای افطار به منزل می آید و از او طلب شیر خواهد کرد.
این گونه جعده شوهر خویش را که از بهترین مردان روزگار بود مسموم نمود . حسن بن علی علیهما السلام بعد از خوردن شیر تا چهار روز لخته های خون بالا
می آورد و سر انجام در 28 صفر به شهادت رسیدند. قبل از شهادت به برادرش حسین بن علی علیهما السلام فرمود:« مرا مسموم کرده اند و می دانم چه کسی این جفا را بر من کرده و این ظلم از کجا سرچشمه می گیرد ... سوگند به حقی که بر تو دارم از تو می خواهم که مرتکب این پیش آمد را تعقیب نکنی و منتظر قضای الهی در مورد من باشی.»(3)
معاویه لعنت الله علیه بعد از شهادت امام، برای جعده صد هزار درهم فرستاد ولی به وعده ی ازدواج جعده با یزید عمل نکرد و پیغام دادکه می ترسم آن چه را درباره ی مسموم کردن فرزند رسول خدا روا داشتی با فرزندم انجام دهی .(4)
جعده بعد از امام حسن مجتبی علیه السلام دو بار ازدواج کرد و صاحب پنج فرزند شد ولی تا پایان عمر با لقب زنی که همسرش را مسموم کرد به زندگی ننگین خود ادامه داد.
منابع:
(1)الارشاد جلد دوم- شیخ مفید
(2)مقاتل الطالبین-ابوالفرج اصفهانی
(3)الارشاد جلد دوم- شیخ مفید
(4)تاریخ مسعودی جلد سوم
 |
تاریخ درج: 30/03/1394 | کد مطلب: 7 | تعداد نظرات: 1 | تعداد بازدید: 2372