خطابهی غدیر
معرفی خطابه
مقدمه
متن و قرائت
ویکی خطابه
مقالات پژوهشی
کتابخانه غدیر
شرح صوتی
درس هایی از خطابه
درس های صوتی خطابه
ترجمه منظوم
کتاب سروش آفتاب
برکه بی ساحل
خطبهی فدک
معرفی خطبهی فدک
مقدمه شکوه یاس
متن و قرائت
مباحث جامع فدک
ویکی خطبهی فدک
شرح صوتی
ملحقات خطبهی فدک
لغات ملحقات
لغات خطبه
شکوه یاس دیجیتال
آزمون حفظ
آیین نامه
ثبتنام آزمون خطابهی غدیر
ثبتنام آزمون خطبهی فدک
آزمون حفظ خانوادگی
تاریخ برگزاری دورههای مختلف
نفرات برتر غدیر
نفرات برتر فدک
مجله الکترونیک 1841
معرفی مجله
آرشیو مجلات
آرشیو موضوعی مجلات
عضویت در مجله
اسامی برندگان مجله
دسترسی به آخرین شماره
پرسش و پاسخ
ارسال سوالات اعتقادی
نحوه تبلیغ خطابه
نحوه نذر خطابهی غدیر
آرشیو سوالات
مسابقات آنلاین
مسابقات آنلاین 1841
مسابقات کتابخوانی
اسامی برندگان
آرشیو مسابقات
فرزندان غدیری
مسابقه حفظ سلام زیارت
کتاب قصه دیجیتال
شگفتیهای آفرینش
رنگ آمیزی
جدول کلمات
نامهای به پدر مهریان
کاردستی
معرفی سورههای قرآن
شعر
نوا و نما
گالری تصاویر
سخنرانی با موضوعات مختلف
سرودهای استودیویی
آرشیو پخش زنده
کلیپهای ویدیویی
باشگاه مبلغان
باشگاه مبلغان
محتوایی برای یک جشن
آرشیو مطالب روزانه
ویژهنامه
گالری آداب مهمانی
گالری روزشمار غدیر
آکادمی غدیر و فدک
نرم افزار موبایل
Open Menu
خطابهی غدیر
خطبهی فدک
آزمون حفظ
مجله ۱۸۴۱
پرسش و پاسخ
باشگاه مُبلغان
مسابقات آنلاین
فرزندان غدیری
نوا و نما
فروشگاه آنلاین
نرم افزار
مطلب
»
صفحه اصلی ماژول مطلب
مقاله مناسبتی 2
به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
پیوندی آسمانی
دیدم که به عرش شور و شوقی برپاست برپاگر این بزم شعف، ذات خداست
گفتم به خرد چه اتفاق افتاده گفتا که عروسی علی و زهرا
سلام الله علیهما
است
هفت آسمان سکوت کرده و منتظر بودند تا ببینند علی علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله چه می خواهند. عرق شرم وحیا بر پیشانی بلند امیر المؤمنین علیه السلام همچون الماس می درخشید. نخستین بار نبود که در مقابل پیامبر صلی الله علیه و آله نشسته و تقاضایی داشت ولی این بار با دفعات قبل فرق داشت. چگونه می توانست بر شرم حضور غلبه کند و به پسر عمو و پیامبرش بگوید که برای خواستگاری دخترش فاطمه سلام الله علیها پا به پیش گذاشته است.
در میان بزرگان قریش و مکه و مدینه کم نبودند کسانی که خواهان دختر دردانه ی رسول خدا صلی الله علیه و آله بودند. کسانی چون عمر و ابوبکر که جرأت کرده و پا پیش گذاشته بودند با چهره ی در هم کشیده ی رسول خدا و جواب منفی دخترش رو به رو شده بودند.
کم کم همه می فهمیدند که محمد
صلی الله علیه و آله
، فاطمه
سلام الله علیها
را برای شخص به خصوصی در نظر دارد . هنگامی که با "سعد معاذ" رئیس قبیله ی اوس مشورت کردند همه به این نتیجه رسیدند که آن شخص شایسته کسی جز علی بن ابی طالب علیه السلام نیست پس به نزدش آمدند و او را به انجام این خیر تشویق کردند. (1)
حال ساعتی می گذشت و حیای معصومانه ی مولا هنوز به او اجازه ی سخن گفتن نداده بود و پیامبر صلی الله علیه و آله با لبخند و محبّت آرزوی شیرین علی علیه السلام را از پس نگاه عمیقش می خواندند . پس در جواب خواسته اش فرمودند: «ای علی ، پیش از تو هم مردان دیگری به خواستگاری دخترم آمده بودند . اما هیچ کدام از آن ها شایستگی همسری او را نداشتند . اجازه بده پاسخ را از خود او بپرسم.»
رسول خدا صلی الله علیه و آله به نزد دردانه اش رفت. او که سرآمد تمامی زنان عالم بود و مایه ی افتخار پیامبر صلی الله علیه و آله ، او که یادگار خدیجه سلام الله علیها و روز های سخت مکه بود. فاطمه سلام الله علیها نیز بر خلاف دفعات قبل با شنیدن خبر خواستگاری روی تلخ نکرد و سر بر نگرداند. سکوت اختیار کرد و از روی حیا سرش را زمین انداخت.
پیامبر صلی الله علیه و آله سکوت دختر را نشانه ی رضایتش دانستند چرا که پدر ودختر یکی بودند و برای بیان آن چه فاطمه سلام الله علیها در دل داشت، نیازی به کلام نبود.(2)
فاطمه علیها السلام بهترین انتخاب خدا بود برای شایسته ترین مرد اعصار. پس جبرئیل به پیامبر صلی الله علیه و آله مژده داد که اگر خداوند جل جلاله، علی علیه السلام را خلق نکرده بود، برای دختر تو هیچ همتا و مانندی در روی زمین نبود، از آدم ابوالبشر تا همه ی کسانی که پس از او آفریده می شوند.(3)
پس در هفت آسمان و بهشت شوری برپا گشت و خداوند به ملائکش فرمود: « شاهد باشید که من فاطمه دختر محمد را به عقد علی بن ابی طالب در آوردم و به این کار خشنودم ... و از جمله برکات من بر این ازدواج محبت من است که با آن دو همراه می کنم و اینان را حجت خود بر مردم قرارشان می دهم و قسم به عزت و جلالم که از آن دو، نسل فرزندانی را به وجود خواهم آورد که در زمین گنجینه داران و معادن حکمت خود قرارشان خواهم داد و بعد از پیامبر آنان را حجت بر مردم قرار می دهم.»(4)
این گونه زندگی ساده و صمیمانه ای در کنج خانه ای کوچک در مدینه شکل گرفت که لب های رسول خدا صلی الله علیه و آله زمزمه گر آرزوهای خوش برای آنان بود و خداوند در آسمان ها تهنیتش گفته بود و می رفت که از خانه ی کوچک آن ها سرنوشت دنیا رقم خورد.
خانه ای که کهکشانی شد و یازده ستاره ی تابناک ولایت از برکت آن در آسمان اسلام و بشریت درخشیدن گرفت.
________________________________________
منابع:
1)بحار الانوار جلد 43
2)مناقب ابن شهر اشوب جلد 3
3)عوالم حدیث بیست
4)عیون الاخبار الرضا علیه السلام به نقل از معصوم
تاریخ درج: 14/06/1394 | کد مطلب: 9 | تعداد نظرات: 0 | تعداد بازدید: 1743
پیوند،آسمانی،ازدواج،فاطمه،حضرت،خواستگاری،پیامبر،اب
بد
متوسط
خوب
خیلی خوب
عالی
نظرات:
پاسخ به:
نظر مستقیم
عنوان شما:
نظر: