دل نوشته
به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آن چه را جانان پسندد
عبودیّت موضوعی است که در کنار خانه خدا جلّ جلاله و حرم حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، در هنگام قرائت قرآن به نظرم رسید.
همان روزها آیات مربوط به موضوع را یادداشت و بر روی آن مطالعه و فکر کردم و در ادامهی کار را پس از بازگشت پیگیر شدم. این بحث در حقیقت یکی از نقطههای مجسم و مشخّص زندگانی امام حسین علیه السلام و از نکتههایی است که برای ما قابل تقلید و تبعیّت و دارای کاربرد فراوان میباشد. لذا آغاز این مبحث در ماه محّرم با موضوع آن مناسبت داشته است.

یکی از مشخصات زندگانی حضرت سیّدالشّهدا علیه السلام که در قرآن آمده است و در جملات و گفتار آن بزرگوار نیز مشاهده میشود و در واقع همه کردارها و اعمال ایشان را فرا میگیرد، مسأله عبودیت و بندگی است. این مشخصه، برای همهی ما الگو شدنی است. ما، و به خصوص جوانان مان، باید در ایام عزاداری محرم و عاشورا، این درس را از امام حسین علیه السلام یاد بگیریم.
این موضوع به سه جهت انتخاب شد:
1- عبودیت از مشخصات بارز حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام است.
2- مسأله عبودیت در سرتاسر زندگانی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه اطهار علیهم السلام نمایان و نشان آشکار زندگی آنها است.
3- سستی در عبودیّت به انحراف عقیده میانجامد. بعضیها، به نام روشن فکری علمی و مانند آن، از عمل نادرست به اندیشهی غلط رسیدهاند.
به عنوان مثال، اگر پسری نسبت به پدرش در طول یک ماه بیست و پنج بار به مخالفت برخیزد، کم کم این عمل به عادت تبدیل میگردد. بار اوّل پشیمان میشود؛ بار دوّم کمتر اهمّیّت میدهد و در مراحل بعد، عادی میشود و اندک اندک این ذهنیّت در او ایجاد میگردد که «چه کسی گفته من باید از پدرم اطاعت کنم؟»
جوّ زمان ما طوری است که تقوای الهی بر آن حاکم نیست. اغلب مردم- در ضمن این که خواهان دین می باشند و نمی خواهند که بیدین شناخته شوند- خواستار شکلی از آزادی هستند که در کنار نام دین، بتوانند هر کاری که میخواهند انجام دهند. اگر نماز نمیخوانند، روزه نمیگیرند، ذات اقدس احدیّت را اطاعت نمیکنند و هر گناه دیگری را که بخواهند انجام میدهند، قالبی از دین طراحی کردهاند که اعمال خود را دینی جلوه دهند و جامهی دین بپوشانند؛ به عبارتی دیگر، اعمال و کردار خود را توجیه کنند. با پسر جوانی صحبت میکردم. از او پرسیدم: چرا نسبت به پدرت بی مهری؟ پدرت باید چه کار انجام دهد تا رفتارت نسبت به او درست باشد؟ گفت:....
إن اشاءالله ادامه این مطلب در شماره بعدی مجله الکترونیکی 1841 منتشر خواهد شد.
منبع: برگرفته از مقدمه کتاب اندیشه عبودیت تألیف آقای سید حسین حسینی

|
تاریخ درج: 03/08/1394 | کد مطلب: 5 | تعداد نظرات: 0 | تعداد بازدید: 909