پاسخ یک سوال
به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
متن سوال:
با سلام و خسته نباشید
چرا با وجودی که هزاران نفر از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله در واقعه ی غدیر حضور داشتند و پیامبر صلی الله علیه و آله به مدت سه روز در آن محل توقف داشتند و به طرق مختلف برای بیعت مردم با حضرت علی علیه السلام اقدام کردند اما بعد از این واقعه و وفات پیامبر صلی الله علیه و آله هیچ یک از اصحاب و یاران ایشان اقدامی برای نشان دادن حقانیت خلافت علی علیه السلام انجام ندادند؟
متن پاسخ:
با عرض سلام خدمت شما کاربر گرامی
اشکالی در صورت سوال وجود دارد و آن این که فرض بر این گرفته شده است که هیچ یک از اصحاب و یاران پیامبر صلّی الله علیه و آله، اقدامی برای نشان دادن حقانیت خلافت حضرت علی علیه السلام انجام ندادهاند، و این سخن کاملاً نادرست است.
در رأس یاران پیامبر صلی الله علیه و آله، حضرت علی علیه السلام هستند که از همان ابتدا و در هر زمان و مکان مقتضی و به شیوههای گوناگون، مخالفت صریح خود را با غاصبان خلافت نشان دادند. در این مورد به کتاب گرانسنگ الغدیر جلد ۱ صفحه ۳۲۷ تا ۴۲۲ مراجعه شود که در آن جا مناظرات و احتجاجات و انتقادات حضرت علی علیه اسلام و برخی از صحابه و تابعین را بیان میدارد.
بسياری دیگر از مسلمانان نیز، تا ماهها بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله با ابوبكر بيعت نكردند، ولی بعد از آن كه او به قدرت كامل رسيد، با زور شمشير و سرنيزه، مخالفين را مجبور به بيعت كرد. برخي دیگر از مسلمانان نیز به خاطر ترس از جان و مال و برخي ديگر به خاطر حبّ دنيا و رياست، يا به خاطر بغض و كينهاي كه از اميرالمؤمنين عليه السلام در سينه داشتند، خود را به فراموشي زدند.
برای توضیح بیشتر به نمونههای زیر توجه کنید:

"در پی بیعت سقیفه نشینان با ابوبکر، برخی به مخالفت برخاستند. با اشاره اصحاب سقیفه، گروهی حباب بن منذر را به زیر لگد گرفتند و در دهانش خاک ریختند و بینی او را شکستند. سعد بن عباده را تا آستانهی مرگ کتک زدند. هرکس فریادی بر میآورد، دهانش را پر از خاک میکردند.
در مسیر بازگشت مهاجران به سوی مسجد، یاران خلیفه، هر که را مییافتند پیش میکشیدند و دستش را به نشانهی بیعت به دست او میمالیدند و روانه اش میکردند.
در آن معرکه، بادیه نشینان قبیلهی اسلم وارد مدینه شدند و چون سرکرده مهاجران از قبل به ایشان وعده داده بود که اگر ما را یاری کنید به شما آذوقه فراوان میدهیم، با چماق بر سر و روی مردم میزدند تا به اجبار با خلیفهی جدید بیعت کنند.
خلیفه دوم بارها میگفت: زمانی به پیروزی اطمینان یافتم که أسلمیان وارد مدینه شدند. آنها با مهاجرین پیوند داشتند و جمعیت ایشان چنان انبوه بود که راه کوچهها برای عبور تنگ آمد." (بحران جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله، صفحه ۳۴ اثر یوسف غلامی، به نقل از مظلوم گمشده در سقیفه جلد ۲ صفحه ۲۷ یا دانشنامه روابط سیاسی حضرت علی علیه السلام با خلفا بخش یکم صفحه ۲۷)
ابو حامد محمد بن محمد غزّالى که از علمای برجستهی سنی و شافعی مذهب است در کتاب "سرّ العالمين و كشف ما في الدارين" چنین آورده است:
لکن اسفرت الحجّة وجهها و اجمع الجماهير على متن الحديث عن خطبة يوم غدير خمّ باتّفاق الجميع و هو يقول من كنت مولاه فعلىّ مولاه فقال عمر بخ بخ لك يا ابا الحسن لقد اصبحت مولاى و مولى كلّ مؤمن و مؤمنة؟! هذا تسليم و رضى و تحكيم- ثمّ بعد هذا غلب الهوى لحبّ الرئاسة و حمل عمود الخلافة و عقود البنود و خفقان الهوى في قعقعة الرايات و اشتباك ازدحام الخيول و فتح الامصار سقاهم كاس الهوى فعادوا الى الخلاف الاول فنبذوه وراء ظهورهم و اشتروا به ثمنا قليلا فبئس ما يشترون!!
«ليكن حجّت و برهان، نقاب از چهره خود برافكند و بزرگان و أعاظم به اتّفاق تمام مسلمين إجماع كرده اند بر متن حديث وارد در روز غدير خمّ كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمودند: «كسى كه من مولى و صاحب اختيار او هستم على مولى و صاحب اختيار اوست». و به پيرو آن، عمر گفت: به به آفرين آفرين بر تو اى ابو الحسن! هر آينه حقّا صبح كردى در حاليكه مولى و صاحب اختيار من و مولى و صاحب اختيار هر مرد مؤمن و هر زن مؤمن هاى هستى! پس اين گفتار، تسليم و رضا به اين أمر است و تفويض حكم است به علىّ بن أبيطالب. سپس به دنبال اين قضيّه، غالب شدن ميل و هواى نفس أمّاره، به جهت حبّ رياست، و حمل ستون خلافت، و بستن و برافراشتن پرچم هاى بزرگ، و نيز به جهت به اهتزاز و حركت در آمدن قوهی اشتياق در صداى بهم خوردن علم هاى لشگر، و اختلاط و تداخل در هم فرو رفتگى اسبان تازى با مردان غازى در فتح كردن و گشودن شهرها، ايشان را از جام شراب هواى نفس أمّاره سرمست كرد تا به همان خلاف ديرين و أوّلين خود بازگشتند و حقّ را به پشت سر خود پرتاب كردند و عهد و آيات الهى را به بهاى اندك فروختند، و چقدر معامله بدى كرده اند.»
(شبهاى پيشاور در دفاع از حريم تشيع، صفحه: ۶۰۹، سلطان الواعظین شیرازی - امام شناسى ؛ جلد۸ ؛ صفحه۲۴۶، آيت الله سيد محمد حسين حسينى تهرانى)
برای مطالعهی کامل تر در این زمینه به کتاب امام مبین- پرسش و پاسخ درباره امامت فرمانفرمای ایمانیان علیه السلام - اثر آقای سید حسین حسینی از نشر آفاق مراجعه کنید.
خدانگهدار

|
تاریخ درج: 14/06/1396 | کد مطلب: 3 | تعداد نظرات: 0 | تعداد بازدید: 1304