معرفی علما و اصحاب
به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
سُدیر بن حکیم صیرفی
روزی سُدیر بن صیرفی به خدمت امام صادق علیه السلام رسید. امام به رسم میزبانی سفرهای برابر ایشان گستراندند که در آن غذایی بود که هرگز مانند آن را ندیده بود. سدیر به گریه افتاد و به امام صادق علیه السلام عرض کرد: «ای پسر پیامبر خدا، تاکنون چنین غذایی نخورده بودم و گمان نمیکنم که دیگر چنین غذایی بخورم.»
حضرت از او سوال کردند: «چرا گریه میکنی؟»
سُدیر پاسخ داد: «آیهای از قرآن را به خاطر آوردم که میفرماید«سپس در آن روز از نعمت بازخواست میشوید.» میترسم این غذا جزو همان نعمتی باشد که خداوند دربارهی آن بازخواست میکند.»
حضرت لبخندی زدند و فرمودند: «ای سدیر، از تو نه دربارهی خوراک لذیذ سوال خواهد شد و نه دربارهی جامهی نرم و نه دربارهی بوی خوش، زیرا اینها برای ما آفریده شده و ما برای استفاده از آنها خلق شدهایم.» پس سدیر پرسید: «پدر و مادرم به فدایت پس آن نعمت کدام است؟»
حضرت فرمودند: «دوستی علی و عترت او. در روز قیامت خداوند میپرسد: در برابر دوستی علی و عترت او که آن را به شما عطا کردم چگونه شکر من را به جا آوردید؟» ( تفسیر آیهی ۸ تکاثر- مجمع البیان/ فرات کوفی صفحه ۶۰۵).

سدیر در خاندان حکیم بن صهیب کوفی در نیمهی دوم سده اول هجری در شهر کوفه متولد شد.از آن جایی که شغل خانوادگی آنها صرافی بود بعدها به صیرفی معروف شد. او در محیطی که از عشق اهل بیت علیهم السلام سرشار بود پرورش یافت. از آن جایی که امامان شیعه علیهم السلام در آن زمان در مدینه به سر میبردند. سدیر چندین سال از عمر خود را بین کوفه و مدینه در رفت و آمد بود. او در محضر سه امام شیعه یعنی امام سجاد، امام باقر و امام صادق علیهم السلام کسب علم کرد. او غیر از این سه امام معصوم از کسی نقل روایت نکرده است و بیان شده استادی جز این سه بزرگوار نداشته است ( رجال – شیخ طوسی- صفحه ۹۱).
سید بن طاووس در کتاب التحریر الطاووسی ضمن این که برای او شاگردان فراوانی چون دو پسرش حسین و حنان بن سدیر و عبدالله بن مسکان، ابن ابی عمیر، حسن بن محبوب، جمیل بن صالح، حسین صحاف، اسحاق بن جرید و.... نام برده است و نیز آورده: «سدیر بن حکیم صیرفی منزلت والایی نزد امام صادق علیه السلام داشت.» سدیر بارها برای اعلام دوستی اهل بیت علیهم السلام طعم زندان و شکنجه را کشید ولی هیچ گاه از محبت او به ایشان کاسته نشد.
حتی راویان اهل تسنن نیز از سدیر بن صیرفی به عنوان راویی قابل اعتماد نام بردهاند. سدیر در زمان امامت امام صادق علیه السلام با عدهای از شیعیان برای تشکیل دولت حق به امام پیشنهاد دادند. امام در رد پیشنهاد ایشان به او فرمودند: «نه اینان یاران من هستند و نه زمانه زمان من. به خدا سوگند اگر شیعیان من به تعداد این بزغالهها بود خانه نشستن برایم روا نبود.» سدیر میگوید: پس از این فرمایش امام علیه السلام به گلهای که در آن محل بود نگاه کرده و بزغالهها را شمردم و آنان را تنها هفده راس یافتم ( اصول کافی – جلد دوم).

|
تاریخ درج: 14/06/1396 | کد مطلب: 7 | تعداد نظرات: 0 | تعداد بازدید: 1542