معرفی دشمنان
به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
بحر بن کعب
نامش بحر بن کعب بود و در برخی نسخ از او به عنوان ابجر بن کعب نام برده اند. از هواداران و نیروهای تحت امر عمر بن سعد لعنت الله علیه بود و در روز عاشورا مقابل لشکر امام حسین علیه السلام ایستاده بود. از گذشتهی او تنها میدانیم که از قبیله بنی تیم بن ثعلبه بن عکابه بوده و در کوفه زندگی میکرده است.
عصر عاشورا هنگامی که حسین بن علی علیهما السلام تمامی یاران خود را از دست داد و تنها مانده بود، بحر بن کعب به همراه تعداد زیادی از لشکریان عمربن سعد به امام علیه السلام حمله کردند و هرکدام میکوشیدند ضربتی بر حضرت وارد کنند.
در این هنگام عبدالله بن حسن علیهما السّلام که در آن زمان نوجوان بود از خیمهها خارج شد و برای نجات عمویش خود را به ایشان رساند. بحر با شمشیر خود به سوی امام حسین علیه السّلام حمله برد در این هنگام عبدالله دستش را سپر امام حسین علیه السّلام قرار داد و فریاد زد: «ای ناپاک! میخواهی عموی مرا بکشی؟»

ولی دل بحر لحظهای نرم نشد و شمشیرش را با قدرت پایین آورد و دست این نوجوان را قطع کرد به صورتی که دست تنها به پوستی اویزان ماند. امام حسین علیه السّلام آن نوجوان را در آغوش کشید و او را به سینه فشردند تا سرانجام به شهادت رسید (الارشاد- شیخ مفید- جلد دوم).
هنگامی که اباعبدالله علیه السّلام را در گودال قتلگاه به شهادت رساندند، بحر بن کعب و دیگران برای غارت لباسهای ایشان خود را به گودال رساندند. امام حسین علیه السّلام که به این امر آگاه بودند شب قبل جامهای زبر و محکم خواسته بودند و ان را پاره پاره کرده و این لباس را زیر تمام لباسهای خود پوشیده بودند تا کسی پس از شهادت، این لباس را از تنشان بیرون نیاورد.
بحر بن کعب آن ملعونی بود که حتی از این لباس کهنه و پاره نگذشت و این جامهی پسر رسول خدا صلّی الله علیه و اله را از تن حضرت خارج کرد و بدن مبارک ایشان را برهنه بر روی زمین رها نمود (الکامل فی التاریخ - ابن اثیر - جلد چهارم/ الملهوف علی قتلی الطفوف - سید طاووس).
می گویند بحر بن کعب پس از واقعهی کربلا به مرض سختی دچار شد به گونهای که دستانش در تابستان همچون چوب خشک میشد و در زمستان از آنها خون و چرک بیرون میآمد و تا آخر عمر در این وضع باقی ماند ( انساب الاشراف - بلاذری- جلد سوم).

|
تاریخ درج: 25/08/1396 | کد مطلب: 8 | تعداد نظرات: 0 | تعداد بازدید: 1139