پاسخ یک سوال
به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
متن سوال:
با عرض سلام و خسته نباشید.
سوالی ذهنم را مشغول کرده که دوست دارم با منبع موثق جوابش را بگیرم. اینکه "واقعهی کربلا به چه دلایلی اتفاق افتاد؟ پیشاپیش متشکرم از پیگیری شما!
متن پاسخ:
با عرض سلام خدمت شما کاربر گرامی
امام حسن مجتبی علیه السلام در صلح نامه با معاویه، مفادی را ذکر کردند از جمله این که:
- حسن بن على علیهما السلام حکومت و زمامدارى را به معاویه واگذار مى کند، مشروط بر آنکه معاویه طبق دستور قرآن مجید و روش پیامبر صلی الله علیه وآله رفتار کند.
- بعد از معاویه، خلافت از آنِ حسن بن على علیهما السلام خواهد بود و اگر براى او حادثهاى پیش آید برادر ایشان حسین بن على (علیهما السلام) زمام امور مسلمانان را در دست مىگیرد و نیز معاویه حق ندارد کسى را به جانشینى خود انتخاب کند.
اما معاویه قبل از مرگ خود یزید را به جانشینی برگزید و این کار مورد مخالفت مردم و عدهای از مشهورین قوم و همچنین امام حسین علیه السلام قرار گرفت.
چرا که این کار، مخالفت علنی با صلح نامه بود و هم اینکه یزید فردی سگ باز و میمون باز و شراب خوار بود که به صورت علنی فسق میکرد.

امام حسین علیه السلام نیز مخالفت خود را بیان داشتند و در مجلسی که معاویه و ابن عباس و برخی از درباریان و خاندان اموی حضور داشتند، معاویه را نکوهش کرده و با اشاره به خلق و خوی یزید، معاویه را از تلاش برای جانشینی او برحذر داشته و به ابطال استدلالهای معاویه برای جلب بیعت با یزید پرداختند.
همچنین در مجلس دیگری که عموم مردم در آن حضور داشتند، یزید را شرابخوار و اهل هوا و هوس معرفی کردند.
بالاخره بعد از مرگ معاویه، یزید حکومت را به دست گرفت و در روز نخست، نامهای به حاکم مدینه نوشت و او را از مرگ معاویه مطلع ساخت و به او دستور داد که از حسین بن علی علیهما السلام و عبدالله بن عمر و عبدالرحمن بن ابی بکر و عبدالله بن زبیر بیعت بگیرد و هر کس نپذیرفت گردنش را بزند.
امام حسین علیه السلام زیر بار بیعت با یزید نرفتند و شبانه به همراه خانواده و شماری از بنیهاشم از مدینه به سمت مکه رفتند.
امام حسین علیه السلام حدود چهار ماه در مکه ماندند. در این مدت دعوتنامههای اهالی کوفه به دست ایشان میرسید. با توجه به احتمال کشته شدن آن حضرت در مکه به دست عاملان یزید و نیز دعوت کوفیان، امام سفیری را به کوفه فرستادند و خود نیز روز ۸ ذیالحجه راهی این شهر شدند.
یزید که احساس خطر کرده بود، عبیدالله بن زیاد را حاکم کوفه کرد و او توانست کوفیان را از اطراف سفیر امام دور کند و مانع حمایت آنها از امام حسین علیه السلام شود. پس از پیمانشکنی کوفیان، امام مسیر خود را به سوی کربلا تغییر دادند و آنچه شد که نباید میشد.
اما امام حسین علیه السلام هنگام خروج از مدینه وصیت نامهای به برادرشان محمد بن حنفیه نوشتند و هدف خود را چنین بیان داشتند:
من از روی ناسپاسی و زیاده خواهی و برای فساد و ستمگری، خروج نمیکنم؛ بلکه اصلاح امّت جدّم را میجویم. میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیره جدّم و پدرم علی بن ابی طالب علیه السلام رفتار کنم.
خلاصهی کلام این که، واقعهی عاشورا اتفاق افتاد چون:
- مردم آن زمانه جایگاه ولایت و امامت را نشناختند و به توصیههای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و در جانشینی امیرالمومنین و اولاد معصومش علیهم السلام و شناخت راه سعادت (به ویژه واقعه ی غدیر)، توجه نکردند.
- مردم شکمهایشان را از حرام پر کردند، لذا در پذیرش حق عناد ورزیدند.
- حب دنیا و طمع مال آن، سبب شد تا چشمانشان را بر حقایق ببندند.
اما:
دقت داشته باشیم که ما نیز در معرض امتحان الهی هستیم و در برابر نعمت ولایت امیرالمومنین و اولاد ایشان و به ویژه صاحب الزمان علیهم السلام مورد سوال قرار خواهیم گرفت...
خدا نگهدار

|
تاریخ درج: 29/09/1396 | کد مطلب: 7 | تعداد نظرات: 1 | تعداد بازدید: 751