درسی از خطابهی غدیر
به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
ادامه از شماره قبل
امیرالمومنین علیه السلام فدایی رسول خدا صلی الله علیه و آله
گفتیم که ويژگيهاي امامت در سه حوزه توضیح داده میشود؛ علم، قدرت و اخلاق. یکی از توصيفاتي که در خطابهي غدير آمده است و قدرت امیرالمؤمنین علیه السلام را بیان میکند این است که "وَ الَّذي فَدي رَسُولَاللّهِ بِنَفْسِهِ". آنكس كه قدرت و شجاعت داشته است تا خود را فدای رسولاللّه صلی الله علیه و آله بکند.
پیامبر صلی الله علیه و آله منظور از این عبارت را در دو جملهی دیگر توضیح میدهند؛ وَ الَّذي كانَ مَعَ رَسُولِ اللّهِ وَ لا اَحَدَ يَعْبُدُ اللّهَ مَعَ رَسُولِهِ مِنَ الرِّجالِ غَيْرُهُ.
او کسی است که همواره با رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده است و غير از علي علیه السلام هیچکس از رجال همراه رسول اللّه عبادت خدا را نميکرده است.
از زمانیکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از غار حرا بازگشتند حضرت علی علیه السلام با ایشان نماز ميخواندند و عبادت ميکردند.
در روایات بسیاری آمده است که اولین کسانی که به پیامبر صلی الله علیه و آله ایمان آوردند از مردان، امیرالمؤمنین علیه السلام و از زنان، حضرت خدیجه سلام الله علیها بودند که از آنزمان به بعد همراه پیامبر صلی الله علیه و آله نماز خواندند.
يکی از مصادیق "وَ الَّذي فَدي رَسُولَاللّهِ بِنَفْسِهِ" این است که "اَمَرْتُهُ عَن اللّهِ اَنْ يَنامَ في مَضْجَعي فَفَعَلَ فادِياً لي بِنَفْسِهِ". خداوند در لیلةالمبیت، يعني شبي كه پيامبر صلی الله علیه و آله بهسوي مدينه هجرت كردند، به ايشان دستور داد تا به حضرت علی علیه السلام بگویند که بهجای ايشان در بسترشان بخوابد و او هم خوابید و خودش را فدای پيامبر صلی الله علیه و آله کرد.
قاعده لطف
بهقول متكلّمين يكي از دلايل لزوم و اثبات پيامبر و جانشين پيامبر قاعدهي لطف است و مقصود این است كه خداوندآنچه مایه گرایش مكلفان به طاعت و دوری گزیدن آنان از معصیت میباشد را در حق آنان انجام داده و این امر مقتضای عدل وحکمت الهی است. بر خداوند کاری واجب نیست.
او لطفش شامل حال موجودات است و متفضِّل و وهاب و ارحمالراحمین است؛ لذا از روی لطفش پیغمبر میفرستد تا مردم دربارهي عبادت و شکر نعمتِ مُنعِم که خدا است در حیرت و سرگردانی نمانند و بتوانند او را عبادت كنند و شکر نعمت انجام بدهند.
هم در کتابهای کلام آمده است و هم از روایات اينچنين استفاده و استنباط میشود که خداوند متعال بهجهت لطفی که دارد مردم را بیهوده و بیهدف باقی نگذاشت و برای آنها پیغمبر و امام فرستاد. دربارهی تعیین امام و امامت نیز این قاعده و دیگر احکام عقلی مطرح است و آن اينكه اگر مثلاً پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله شخصی را بهعنوان جانشین خود انتخاب کنند و نمرهی آن شخص مثلاً از ۱۰۰، ۹۸ باشد، عقل میگوید اگر شخص دیگری با نمرهی ۹۹ وجود ميداشت حضرت رسول صلی الله علیه و آله باید آن شخص دیگر را انتخاب میکردند. حال اگر ایشان آن شخص را تعيين بكنند که نمرهاش ۹۹ است و شخص دیگری با نمرهی ۱۰۰ وجود داشته باشد عقل به انتخاب كسي كه نمرهاش ۱۰۰ است حكم ميكند.
چون پیغمبر صلی الله علیه و آله، اشرفِ مردم و مخلوقات هستند هم از منظر عقل و هم از نظر قرآن و نقل حدیث، جانشین پیغمبر صلی الله علیه و آله که لاجرم شبیهترین مردم به او است باید بالاترین درجهها را داشته باشد. اينكه ميگوييم خداوند و پيامبر صلی الله علیه و آله بايد كسيكه بالاترين درجه در جامعه را دارد انتخاب بكنند حُكم عقل است. طبعاً اطمینان ذهنی انسان به چنين کسي بیشتر است.
إن شاءالله ادامهی این درس در شماره بعدی منتشر خواهد شد.

|
تاریخ درج: 14/10/1396 | کد مطلب: 2 | تعداد نظرات: 0 | تعداد بازدید: 1168