به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
دوباره صدای زنگ قافله برگوش میرسد.
کاروان دوباره بازگشته، امّا
امّا این بار اندوهی سراسر وجود همه را فراگرفته
فراغ همسفران قدیمی این دیار یادآور روزهای تلخ سفر گذشته است.
ديگر بانوي كاروان بسان گذشته نبود. گيسوانش سپيد گشته، قامتش چون مادرش خميده، چشمانش به شام بلا ديده، آن چه نشايد ديده
و شرمسار برادر است از براي سه سالهاي كه كُنج خرابه به خواب ناز آرميد و ديگر تاب همراهي با كاروان نداشت
بانوی کاروان این بار مردی به همراه ندارد تا محمل شترش را بخواباند وحائل بین او و نامحرمان گردد.
این بار دیگر قرار نیست خیمهای برپا گردد.
کاروان برای زیارت قبور آمدهاند.
دیگراز تشنگی خبری نیست.
اما نمیدانم چرا با رسیدن به این سرزمین، گلوی اهل کاروان از عطش میسوزد؟
آخر این جا کربلاست.
و امروز اربعین
اهل کاروان از راه دوری آمدهاند.
پاهاشان خسته است.
چشمانشان روزهاست که از این همه هتک حرمت خون گریسته
پلک چشمهاشان زخمی است.
هر یک زبان دل گشوده ودنبالهی سفر را برای عزیز خویش بازگو میکند.
از رنج اسارت سخن میگوید.
سکینه سلاماللهعلیها از آتش خیمهها با عمو سخن گوید و از جسارت به زنان اهل حرم
زینب سلاماللهعلیها از شام بلا و مجلس بزم یزید لعنتاللهعلیه و پایکوبی شامیان با برادر
رباب در گوشهای با طفل خود از باز گشتن آب پس آنکه آب از سرش گذشته بود و شیری که دگر نبودنش بهتر بود چرا که روزهای تلخی را برایش مرور مینمود.
لیلا بر پیکر عِربا عربای علی خویش رفته و به قامت پارهپارهی جوان رشیدش مینگرد
کاروان خسته است
پس بیا به پاس قدوم این نخستین زائران حسینی
و همراه با کاروان زینب سلاماللهعلیها خود را به کوی ارباب بیکفن رسانده
و هم نوا با کاروانیان کربلا زیارت اربعین را زمزمه میکنیم.
چرا که از نشانه های مومن در کلام امام عسکری علیهالسّلام خواندن زیارت اربعین است.
السَّلامُ عَلَی وَلِیِّ اللَّهِ وَ حَبِیبِهِ السَّلامُ عَلَی خَلِیلِ اللَّهِ وَ نَجِیبِهِ السَّلامُ عَلَی صَفِیِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِیِّهِ السَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ
با عرض تسلیت به محضر امام عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف و شما همراهان ارجمند، دعوت میکنیم که صدوپنجاهوهفتین شماره مجله الکترونیک ۱۸۴۱را مطالعه نمایید.